"همه چیز پیچیده به نظر میاد مگه نه لونای من؟"
جیمین گیج به جونگکوک نگاه کرد و جونگکوک با نیشخند گفت:"میخوام تا آخر عمرم فقط اون برام گوچین بنوازه."
جیمین پارچه هانبوکش رو توی دستش فشرد و جونگکوک دوباره نگاهش رو به تهیونگی که خیره نگاهش میکرد داد و گفت:" از امشب به بعد اون هم یکی از اُمگاهای منه. اون تو قصر پادشاهی موندگاره."
تهیونگ نیشخندی زد و مردمکهای سرکشش برق زد و نگاهِ آلفا اون سرکشی رو بلعید.
اون اُمگای یاغی و سرکش تنها حریفش جئون جونگکوک بود و جونگکوک خوب میدونست چطور اون زیبای لعنتی رو به دام بندازه و به بند بکشه.
نیشخندی زد و آروم گفت:"میتونی به خاطر این هنرنمایی زیبات هرچیزی از من بخوای اُمگا."
تهیونگ بلند شد و جلو رفت.
با فاصله ایستاد و بدون اینکه تماس چشمهاش رو با آلفا قطع کنه گفت:"هرچیزی؟"
"انقدری سرخوشم که میتونم اجازه دیدن مادرت رو هم بهت بدم، البته اگر این خواستهات باشه."
جونگکوک گفت و کاسه کوچیک رو به لبهاش نزدیک کرد و جرعهای ازش نوشید.
تهیونگ جاهطلب بود و جونگکوک این رو خوب میدونست!
تهیونگ کمی به آلفا خیره موند و نیم نگاهی به فرزند ارشد مینها انداخت.
هنوز تو چشمهای اون آتش موج میزد.
هیچ پکی از پدرش راضی نبود و همه به نحوی از اون مرد زخم خورده بودند.
دوباره حواسش رو به جونگکوک داد.
جونگکوک با ملایمت گفت:"چیزی نمیخوای اُمگا؟"
"خواستهام دیدن مادرم نیست."
تهیونگ گفت و جونگکوک خندید.
سرش رو کمی تکون داد و گفت:"حدس میزدم، بگو ببینم چی میخوای اُمگا."
"از کجا بدونم که سر قولتون میمونید؟ شاید الان سرخوشِ شراب باشید و فردا زیرش بزنید."
تهیونگ گفت و جیمین و یونگی و هوسوک نگاهشون رو به جونگکوک دوختند.
کی جرعت میکرد پادشاه رو اینطور سوال و جواب کنه؟
جونگکوک تو گلو خندید و گفت:"چرا فقط امتحان نمیکنی؟"
"زمانی که اسیر شدم افرادت شمشیر و خنجرم رو گرفتند. خنجرم رو میخوام."
تهیونگ بدون ترس خواستهاش رو گفت و جونگکوک گوش داد.
کمی مکث کرد و گفت:"میخوای توی حرمسرا خنجر نگه داری اُمگا؟"
تهیونگ نیشخندی زد و آروم گفت:"اعلاحضرت میترسند که با خنجرم به اقامتگاهشون حمله کنم؟"
YOU ARE READING
Wild [KookV]
Romanceچشمهاش پر از اشک بود و نگاهش پر از خشم. نمیخواست مقابل این مرد سر خم کنه. نمیخواست قبول کنه از عرش به فرش رسیده. نمیخواست قبول کنه که تا پنج ساعت پیش همه مقابلش خم میشدند و برای بردن اسبش به اسطبل پیشقدم میشدند و حالا اینطور تحقیرآمیز باهاش...