𝐞𝐱𝐢𝐥𝐞(𝐟𝐞𝐚𝐭. 𝐁𝐨𝐧 𝐥𝐯𝐞𝐫) 𝐛𝐲 𝐓𝐚𝐲𝐥𝐨𝐫 𝐒𝐰𝐢𝐟𝐭
*این پارت از زبون استیوه*
یعنی وقتی گل ها خشک میشن، یا وقتی برف ها آب میشن، کسی هست که بهشون نگاه کنه و بگه اگه قرار بود آخرش اینجوری شه کاش اصلا وجود نداشتن؟
اما من حتی نمیتونم بگم که الان چیزی رو از دست دادم، چون حس میکنم اون هیچوقت مال من نبوده. انگار ما فقط توی زمان گم شده بودیم، و با پیدا کردن همدیگه، یادمون رفت که شاید اینجا، جای ما نباشه.
ولی من میدونستم که اون همه "اما" و "اگر" های منه.
میدونستم فقط وقتی جواب هام رو پیدا میکنم که اون کنارم باشه.
میدونستم فقط در کنار اونه که قرمز پررنگ تر از هروقت دیگه ای خودش رو نشون میده، و آسمون آبی تر از هروقت دیگه ایه.
من میدونستم که اون، همه چیزیه که میخوام داشته باشم و این، انگار خودخواهانه ترین انتخاب تاریخ بود.از خودم متنفرم.
از خودم متنفرم چون بهش اجازه دادم تا تنها کسی باشه که بتونه من واقعی رو ببینه.
از خودم متنفرم چون دنیای خودم رو توی کسی خلاصه کردم که میتونه با یه حرکت، نابودش کنه.
از خودم متنفرم چون بلد نیستم زندگی کردن بدون اون چجوریه.
از خودم متنفرم چون.. چون با وجود کاری که باهام کرده، هنوز دوستش دارم، و انگار قرار نیست هیچوقت از دوست داشتنش دست بکشم.
ESTÁS LEYENDO
Alright Aphrodite [Completed]
Fanficچارلز بوکوفسکی میگفت: عشق مثل مه میمونه که با اولین پرتو واقعیت از بین میره. از اون چیزی باقی نمیمونه، جز یه رویا. ولی کاشکی بتونی چشم هاتو ببندی و فقط به صدای رویا گوش کنی راجرز. اینجوری قشنگ تره.