Part 26

3.4K 417 52
                                    

همه مشغول حرف زدن شده بودند و این بین فقط جیهوپ بود که با نگرانی منتظر فرصتی بود که حقیقتی را که را به زبان بیاورد که خیلی چیز ها را مشخص می‌کرد

چندساعتی گذشته بود که با پیغامی که به دست سهون رسید حال خوبشان را از سرشان پراند

نامجون-چیشد الفا

سهون-همون ادمه داره تحدید میکنه که بهتره سریع کوک و از شما دور کنم

تهیونگ با شنیدن این حرف چشمانش به قرمزی خون شده و رایحه سلطه طلبانه خودش را بدون توجه به لوهان و جیمین که امگا بودن پخش کرد و امگایش و در بین آغوشش به خودش فشرد

تهیونگ-یعنی چی اصلا به اون چه ربطی داره کوکی امگای منه باید ازش شکایت کنیم

جین-باشه تو رایحت و کنترل کن اینجا امگا داریم

بعد زدن این حرف رو به پسرش نگاهش را به بقیه افراد حاضر داد

جین-راست میگه ، باید گذارششون کرد تا هم حقیقت کشته شدن یونگی و بونگنا مشخص بشه هم دیگ جونش تو خطر نباشه

سهون-شمارش کافیه دیگه؟!خودتون میفهمید کیه

جیهوپ-به همین راحتی نمیشه

همه نگاهشان را به جیهوپی دادند که با اضطراب به آنها خیره شده بود؛ او خوب میدانست که خانواده اوه نمی‌خواهند خودشان او را لو دهند ولی خودش این کار را می‌کرد

نامجون- یعنی چی منظورت از این حرف چیه

جیهوپ با قیافه گرفته ای سرش را بعد نگاه کلی ای پایین انداخت

جیهوپ- خطا قابل شناسایی نیستن خودم شنیدم داشت می‌گفت هیچ مدرکی ندارن ثابت کنن منم پس راحت میتونم تحدید کنم و همچی و به نفع خودم کنم

با دیدن نگاه های خیره بقیه متوجه منظورشان شد و ادامه داد

جیهوپ- خب...منظورم پدرمه همه کارا زیر سر خودشه... اون میخواست خودش جانشین بشه و فکر نمیکرد کیمه بزرگ شما رو که ازش کوچکترین برگردونه

جیمین که هنگ کرده بود حس بدی هم داشت،او با پسر قاتل پدر و مادر کوکی کوچولویش بود ولی از طرف دیگر جیهوپ که تقصیری نداشت او فقط پسر ان مرد بود

جیمین-هوپیا خب تو که اون حرفا رو شنیدی کافیه شهادت بدی اینجوری بقیه کارا رو الفا کیم انجام میده بلاخره اینجا پک اوناست

جهیوپ-نمیشه

با بیرون امدن این حرف از دهانش هنگ کرده به سمت جیهوپ برگشت

جیمین- یعنی چی ؟! چی داری میگی

جهیوپ-من نمیخوام کسی باشم که اونو لو میده، اون پدر منه جیمینا ، باور کنید کمک میکنم مدرک پیدا کنید ولی نمیخوام شهادت بدم

 Far But Close To Me | TaekookWhere stories live. Discover now