با نگرانی که داشت اروم به سمت رئیسش قدم برداشت و کنار مبلش ایستاد
مرد-قربان؟!
مرد دیگر نگاه سوالی اش را بالا اورد
یونگجون-چیشده چرا پریشونی
مرد-قربان با حکم بازداشتتون اومدن
یونگجون شکه بلند شد و نمیدانست باید چکار کند،اصلا چه کاری از دستش برمی امد؟!
__________________________________________
باورم نمیشه که یه هفته از اون قضیه گذشته و کل این هفته ما رفته بودیم به قبیله وو ، و خب من خیلی خوشحالم چون سوهو یکی از کم پیدا ترین لونای پک ها محسوب میشه
خب طبیعتا جز اینکه اون بتاس جفت الفای پکم هست اونم نه جفت عادی، جفت حقیقی یعنی جفتی که الهه ماه برای هر دو گرگ انتخاب کرده...
برای خیلی این غیر قابل هضمه ولی من حس میکنم اون خاصه چون اون حتی جفت حقیقی داشته ، من مطمئنم اون خاص بدنیا اومده و حتما الهه ماه اون و خاص به این دنیا فرستاده تا یه لونای خوب داشته باشن، اخه اون تو همچی معرکس و خوشحالم تو این قسمت از زندگیش پای جنسیت ثانویش در میون نبوده
تازه قشنگ ترین جای ماجرا اینجا بود که کای تونست بلاخره مخ شاهزاده کیونگسو بزنه ، اره بلاخره موفق شد و اونم قبولش کرد و وای از اون قسمتی که حواسش نبود اومد پزی داد ک همه عاشقش بودن و کیونگسو هم انقدر گوشش و پیچید که دیگه حس کردیم گوش کای کنده شده
جز اون چانیول از بکهیون تقاضای ازدواج کرد،خب همه ما میدونستیم اونا مدت زیادیه که باهم در ارتباطن و قرار بوده بعد برگشتن بکهیون همچی رسمی بشه و بلاخره هم اتفاق افتاد و ماهم شاهده قبول کردن بکهیون و بوسشون بودیم
جز اون، از خودم به شدت دلخورم، چرا واقعا حتی فکر نکردم به این قضیه که چانیول تک فرزنده پس بکهیون نمیتونه برادرش باشه واقعا چرا من انقدر شبیه کساییم ک شیرموز ازشون گرفته شده و دارن از بی شیرموزی میمیرن، البته امیدوارم معشوقه هام ازم دلخور نشن
البته که فعلا تهیونگ گاهی از اینکه با اونا میچرخم و معشوقه خطابشون میکنم اعتراض داره، من موندم چرا با هوو هاش کنار نمیاد اونا که به شدت زیبا و خوشمزن
ولی جدا از هر چیزی ، این روزا بهترین روزهای عمر من هستن و امیدوارم خراب نشن چون دوست ندارم روزهای تلخی و دوباره تجربه کنم و واقعاً نمیدونم چجوری شکرگزار این داشته باشم
درست همونجوری که فکر می کردم، تهیونگ بهترین جفت گیری که برای یک گرگ میتونه وجود داشته باشه و حس می کنم این روزا بیشتر از قبل دوسش دارم و دارم بیشتر از قبل شیفته رفتار و اخلاقش میشم
مدل حرف زدنش, نوع برخوردش, گاد صورت زیباش و متفاوت بودنش کنار من کی فکر میکرد یه روز به این پی ببرم پسر عموشم چه برسه به اینکه جفتش باشم
YOU ARE READING
Far But Close To Me | Taekook
Werewolfمنم یه امگام ولی متفاوت با بقیه امگاها.... از وقتی یادمه برعکس همه امگاها بدن ورزیده و زور خوبی داشتم.... اینا خوبه ولی برای اون...امگاها زنندن... بقیه میگن خانواده کیم از امگاها بدشون میاد و من... من مجبورم ک نشون بدم یه الفام تا بتونم کنارش باشم...