خانم کانگ پنج دقیقهی تمام منتظر جلوی میز بکهیون ایستاده بود چون ظاهرا توضیحات بیسروته جونگین راجب نقاشیش فعلا برای آقای مدیر از همهچیز مهمتر بود!
"آقای بیون..."
بکهیون با شنیدن صدای جونگده سرش و بلند کرد و به دوستش که کنار قفسهی کوچیک کتابداستانا ایستاده بود و با چشم و ابرو بهش اشاره میکرد نگاه کرد.
لبخند احمقانهای تحویل زن روبروش داد و بعد صورتش و از کنار گردن جونگین جلو برد تا بتونه صورتش و ببینه.
"جونگینا..."
به نرمی صداش زد و وقتی عطر بچهگانش و توی ریههاش کشید لبخندش غلیظتر شد.
"هممم؟"
جونگین با تنبلی جواب داد و بیتوجه به نقاشی کردن روی یکی از کاغذای روی میز بکهیون ادامه داد.
هرچند که بکهیون دلش نمیومد خودکارش و از پسرکش پس بگیره ولی نگاهای خانم کانگ کمکم داشت ترسناک میشد. مربیش روی پاهاش جابهجا شد و بکهیون زیرچشمی بهش نگاه انداخت.
"خودکارم و یه لحظه بهم پس میدی عزیزم؟"
جونگین سرش و به سمتش چرخوند و بهش نگاه کرد. انقدر فاصلهی صورتاشون کم بود که بینیهاشون بهم برخورد میکرد.
"هان؟"
جونگین متعجب پرسید و بکهیون موهای نرم و قهوهای پسر کوچولو رو از روی پیشونیش کنار زد.
تا وقتی جونگین توی بغلش نشسته بود برای بکهیون مهم نبود که جونگده داشت پشت سر هم با چشم غرههاش بهش حمله میکرد یا خانم کانگ فقط چند ثانیه تا منفجر شدن فاصله داشت.
"خرس کوچولو خودکارش و بهم قرض میده؟"
"هممم؟"
جونگین دوباره پرسید و بکهیون اینبار با کمی شرمندگی به خانم کانگ نگاه کرد و لبخند دستپاچهای زد.
"خانم کانگ منتظره م..."
با کوبیده شدن یهویی یه خودکار روی میز، کمی از جا پرید و سرش و بالا آورد. جونگده فقط حرصی نگاهش کرد و بکهیون بیهیچ حرفی خودکار و برداشت؛ جونگینی که روی پاش نشسته بود و کمی جابهجا کرد و بعد بالاخره پایین اون کاغذ و امضا کرد.
خانم کانگ با عجله کاغذ و از زیر دستش کشید و بعد ازینکه کوتاه ازشون خداحافظی کرد از در خارج شد.
"بکهیون پاشو"
جونگده خودکارش و توی جیبش برگردوند و کیفش و از روی میز برداشت.
بکهیون با دستاش کاملا کمر جونگین و اسیر کرد و سرش و روی شونهی کوچیکش گذاشت.
"نقاشی پسرم تموم بشه بعد میریم..."
YOU ARE READING
ᥫ᭡Tag You're It
Fanfiction[تمام شده] بکهیون مدیر یه مهدکودکه که همیشه از پشت پنجرهی اتاقش به بیرون زل میزنه تا بتونه پارک چانیولی که اومده دنبال پسرش و دید بزنه و مدام این سوال توی سرشه که چجوری میتونه یه روز جزو اون خانوادهی دو نفره باشه؟ آیا قراره براش آسون باشه؟ نویسنده...