Part 3

223 33 3
                                    

جیمین به چند مهمانی رفته بود ولی فقط با جونگکوک شانه ای بالا انداخت

- بد نیست

یونگی با انزجار پوزخند زد و گفت:

- اوکی این جوری زندگیت رو هدر میدی چرا به جای اینکه همش عین یه طرفدار پر خرج که شیفته جونگکوک و دوستای پولدارشه برای خودت یه کار پیدا نمیکنی؟ به جای اینکه اینجا بشینی و منتظر بمونی تا زندگی سراغت بیاد برو بیرون و باهاش دست و
پنجه نرم کن

جیمین که به خاطر کلمه ی طرفدار دوباره عصبانی شده بود با حالتی خشک روی صندلی راست نشست و گفت :

- اصلا نمیدونید در مورد چی حرف میزنید آقای مین برای همین من سعی میکنم توهین هاتون رو ندیده بگیرم

- من نمیخوام ندیده بگیریشون میخوام بهشون گوش بدی و یادداشت برداری تو ساختار بدنی خوبی داری در حقیقت کاملا زیبا هستی تا حالا تست دوربین دادی؟

- نه ندادم جونگکوک خوشش نمیاد

مرد لبخندی بی رحمانه زد.

- قابل تصوره احتمالا به این دلیل که با آموزش درست تو از اون معروف تر خواهی شد

جیمین طعنه آمیز گفت:

- و حدس میزنم فکر میکنید اون شخصی که به من آموزش میده خودتون هستید؟

- میتونم باشم

- همین فکر رو میکردم شما هم مثل بقيه فقط یه گرگ هستین آقای مین

او در آن چند سال با تعداد زیادی از آنها ملاقات کرده بود مرد با لبخندش باعث تعجب او شد

- حداقل لباس گوسفند تنم نمیکنم واقعا گفتم که میتونی از جونگکوک معروف تر بشی دوشنبه بیا استودیو و میتونیم ازت تست صحنه بگیریم

- و بدون شک نهایی شدن قراردادمون هم روی راحتی دفترتون صورت میگیره درسته ؟

مرد لبخند زد

- اوه نه جدیدا با کلاس تر شدیم
با تقلید لحن طعنه آمیز جیمین به او گفت:

- برای شب تو رو به آپارتمانم میبرم اصلا میتونی بازی کنی؟ زیاد ضروری نیست ولی اگه بتونی خوب میشه

با بی طاقتی سوال خودش را جواب داد:

- البته که میتونی بازی کنی اینجا که دائم در حال نقش بازی کردنی

- نیستم من از شما خوشم نمیاد و اصلا تظاهر به غیر از این نمیکنم

- ازت نخواستم از من خوشت بیاد فقط گفتم دوشنبه بیا و چرا باید تظاهر کنی از من خوشت میاد وقتی جونگکوک تصدیق میکنه که دوست داره؟ اونقدر پولدار هست که تا آخر عمر تامینت کنه یا تا زمانی که یکی پولدارتر از اون سر و کله اش پیدا بشه و فقط برای اطلاعت میگم که من از اون پولدارترم

intractable (Yoonmin)Donde viven las historias. Descúbrelo ahora