ایستاده بود و به میز بزرگ مشکی رنگ تکیه داده بود . ابروهای درهم پیچیده ش نشان از بی قراریش داشت .
-نتونستید ارتباطی باهاش بگیرید ؟
لحنش نافذ و کنترل شده بود. البته فعلا !
سم دستاشو جلوی بدنش گره زده بود و محتاط صحبت میکرد شاید چون از خشم فرو خورده مالیک خبر داشت . اون پسر بوی خشم و بی قراری میداد
س-همه ی راهای ارتباطی رو امتحان کردیم و از اخرین روابطمون تو مسیر مرز خبر گرفتیم رد محموله رو تا یه جایی زدیم اما هنوز ...
زین چرخید و دستاشو روی میز ستون بدنش کرد و تکرار کرد
-هنوز ؟
سم-خبری نتونستیم ازشون بگیریم نه از محموله نه از اقای استایلز
سرش رو پایین انداخت و منتظر واکنش پیش بینی شده ی مالیک شد
ز-بی خاصیت ها . بعد از دو روز رد یه محموله رو نتونستید بزنید .
دیگه لحنش کنترل شده نبود و برای لرزوندن تن هر کسی که اونجا ایستاده بود کافی بود جلو اومد و روبه روی سم ایستاد
سم یک مرد قوی هیکل و استوار بود اما غریزه ش تشویقش میکرد قدمی به عقب برداره
زین دستاشو بالا اورد و یقه ی پیرهن فرم سم رو تو دستاش گرفت و با صورتمی در هم داد کشید
-خوب گوشاتو باز کن . همتون گوشاتونو باز کنید . اون محموله میتونه بره به درک . الان جون استایلز از همه چی مهم تره . اونو برام پیداش میکنید . متوجه شدید ؟
سم -بله قربان
زین چند قدمی عقب کشید و پشت میزش برگشت . قاب سیگارش رو باز کرد و نخی از سیگار های دست ساز خودش رو برداشت و روشن کرد پکی عمیق زد متوجه شد که نگهبانا هنوز پشت سرش ایستادن برگشت و داد زد
-هنوز اینجا وایسادید ؟ برید گم شید و تا استایلز رو برام پیدا نکردید نبینمتون
همه نگهبانا به ترتیب اتاق رو ترک کردن و زین رو تنها گذاشتن
زین سیگار رو روی میز پرت کرد و زیر لب زمزمه های عصبی میکرد
-هری ... هری نباید میذاشتم بری . خوده لعنتیم باید میرفتم
دستاشو زیر میز قلاب کرد و چند لحظه بعد میز واژگون شده با صدای بدی روی زمین افتاد
-خوده لعنتیم باید میرفتم
*******
تقریبا غروب شده بود و تاریکی دفتر زین رو بلعیده بود . اتاق استراحت و در واقع محل زندگی زین فقط چند طبقه با دفتر فاصله داشت و تو همون ساختمون بود اما دفترش رو از دیشب ترک نکرده بود
YOU ARE READING
ALEKTO [ziam]
Fanfiction❌ Warning For Violence And Sexual Abuse ❌ مُعتــاد بـه بـویِ نِفــرَتـِت نـیـازمَـند بـه آتـشِ چِشـمـات 👁 Addicted To Your Hate In Need For Your Fire 🔥 . . . . . . . . [ Under This Body U Can Wish U Were Dead Instead Of Touching And U Can Wish...