-ببین نه خودت خیلی حال داری نه من رو مودشم پس بحث نکن
زین پاهاشو بیشتر به شکمش چسبوند و با چشمای بی حالش به لیام که دست به کمر رو به روش ایستاده بود نگاه کرد
ز-من حالم سر جاشه
ل-اره اره . فقط شاید قبلش بخوای یه نگاهی تو اینه به رنگ روت بکنی . رنگ دیواری
ز-در هر صورت ...
ل-همین الانش ساکت رو گذاشتم تو ماشین پس پاشو . اینجا بذارمت و برم که چی خودتو بکشی دوباره ؟ گفتم که نه
و سمت زین و اومد و بازوشو گرفت
زین اما نگاهی به تریس کرد که به دیوار جلوی در تکیه داده بود و یکی از پاهاش به دیواربود
ز-ماشین خودمو چیکار کنم
ل-تو که نمیتونی رانندگی کنی پس باید با من بیای . ماشینتو ...
و لباشو گزید و سعی کرد چاره ای پیدا کنه
زین بلند شد و سوییچش رو از رو میز برداشت
ز-تریس
تریس سمتشون برگشت
زین سوییچ رو روی هوا برای تریس انداخت و تریس به موقع گرفتش
ت-چیکارش کنم ؟
به سوییچ نگاه میکرد
ز-لایسنس داری ؟
تریس سری به معنی اره تکون داد
ز-خوبه . ماشین رو وردار و پشت ما بیا
لیام سر درنیورد
ل-یعنی اونم میاد ال ای ؟
ت-زین چی میگی ؟ من که ...
ز-جایی نیست که بخوای بری پس برات چه فرقی داره ؟ با ما بیا و منم اونجا برات کار و جای موندن جور میکنم . اینجوری در به در میشی و کی میدونه اخرش سرت چه بلایی میاد
تریس نمیتونست تصمیم بگیره اما خب انتخاب دیگه ای هم نداشت حداقل زین یه مسیر بهش نشون میداد
ت-نگرانش نباش
و سوییچ رو روی هوا تکون داد
زین بی توجه از اتاق بیرون رفت و سمت ماشین لیام رفت
لیام به تریس نگاه کرد که کوله شو روی دوشش انداخت
ل-چه اماده ام بودی !
ت-چی ؟
لیام سرشو به طرفین تکون داد و جلوتر از تریس از اتاق بیرون زد و پشت فرمون ماشینی نشست که زین همین الانش روی صندلیش نشسته بود
زین خیلی ضعیف به نظر میرسید و خسته دیشب تا صبح به خاطر دردش نخوابیده بود و لیام میدونست چون تکون های تخت رو حس میکرد
YOU ARE READING
ALEKTO [ziam]
Fanfiction❌ Warning For Violence And Sexual Abuse ❌ مُعتــاد بـه بـویِ نِفــرَتـِت نـیـازمَـند بـه آتـشِ چِشـمـات 👁 Addicted To Your Hate In Need For Your Fire 🔥 . . . . . . . . [ Under This Body U Can Wish U Were Dead Instead Of Touching And U Can Wish...