kalá épaixe(wEll pLayed)

5.1K 802 484
                                    







لب هاش رو از شکنجه ی دندان هاش خلاص کرد و استرس رو به پاهاش منتقل کرد

با ریتم مشخصی به زمین میزد و تو تاریکی محض تونل منتظر بود

گوشی ش رو بیرون کشید و انگشتش روی لمس چراغ قوه مونده بود مردد بود.

اما ریسک نکرد. مسائلی به این سادگی هم میتونست دلیلی داشته باشه وقتی که لیام خواسته اونجا منتظر باشه

زمزمه ی آرومی شنید

-تریس

اما لحن و لحجه اونقدر آشنا بود که بدونه صدا متعلق به کیه

ناخودآگاه نفس راحتی کشید

ت-لیام اینجام

نور کمی روشن شد تریس چشم هاشو لحظه ای بست تا از هجوم نور در امان باشه و بعد کمی باز کرد

لیام مقابلش ایستاده بود

نه مثل آخرین باری که دیده بودش

بدنش ضعیف تر بود و صورتش پژمرده بود

زخم جدیدی بالای ابروش بود

اما هنوز هم لیام بود

تریس براقش رو قورت داد تا از شکل گرفتن حجم بغض توی گلوش جلوگیری کنه

اما لبخند خسته ای که روی صورت لیام نشست کمکی نکرد

تریس بدون قوت وقت جلو اومد و دستاشو دور لیام حلقه کرد

زمزمه وار گفت

ت-لعنتی تا ندیدمت فکر میکردم واقعی نیستی.

لیام کمرش رو نوازش کرد و گذاشت تا فاصله بگیره.

ل- حالت خوبه؟

ت-شبا با استرس این میخوابم که زین چی به روزش میاد و صبحا با فکر این بیدار میشم که اگه شب بهم پیام همیشگی رو ندی چه غلطی باید بکنم. اما میشه گفت خوبم، نه؟

لیام دستش روی شونه ی دختر گذاشت و با ته مونده ی گرمای وجودش تا جایی که میتونست محکم گفت

ل-همه چیز تموم میشه اما میخوام بدونی متاسفم بابت اینکه پات توی این ماجرا باز شده. نو زندگی ماها.

ت- نزن این حرفو. زین هم متاسفه که تو رو تو زندگیش کشونده پسر؟

ل- این زندگی زین نیست. زندگی ماعه. زندگی منو زین ِ. اگر بریم پایین باهم میریم. تریس گوش کن وقت زیادی ندارم. اومدیم این زیر چون سیگنال های ردیاب پلیس قطع میشه اینجا و نمیتونن بفهمن اینجا بودم

تریس فاصله شو کمتر کرد تا کلمه ای از حرف های زمزمه وار لیام رو از دست نده

ل-یادته رفتی زین رو دیدی ؟ گفتی یه نفر رو میشناسی که کمکت کرده؟ میخوام بدونم اون کیه و چه پستی داره

ALEKTO [ziam]Where stories live. Discover now