5.[Listen to me]

5.4K 1K 1K
                                    

-اینا اینجا چیکار میکنن?

پسر چشم کهربایی که تازه از خواب بیدار شده بود و پف چشم هاش این رو به هرکسی میفهموند با اخم غلیظی پرسید و ماگ قهوه اش رو از توی قهوه ساز برداشت.

-نمیتونستم بذارم برن مدرسه… پلیس الان قطعا تو مدرسه داره دنبال یه سرنخ میگرده و چی براش جالب تر از یه "پین " دیگه?

آده درحالی که دستش رو پشت کمر لیام گذاشته بود و به داخل خونه راهنماییش میکرد با چشم غره گفت و در رو پشت سرشون بست.

زین بی حرف دیگه ای قلوپی از قهوه ی داغش نوشید و سمت سالن رفت و خودش رو روی مبل راحتی رو به روی تلویزیون پرت کرد… حرف آده قانعش کرده بود… تا حدودی!

هری بی توجه به بقیه گوشیش رو روی گوشش گذاشت و درحالی که با شخصی حرف میزد سمت اتاقش رفت و درش رو بهم کوبید.

لویی و لیام گیج و گنگ وسط اون خونه که اصلا شبیه خونه نبود ایستاده بودن و منتظر بودن که آده جایی برای نشستن بهشون معرفی کنه… مخصوصا لیام که پاهاش از فشار خیلی پایینش میلرزید.

-برین بشینین دیگه معطل چی هستین?… پسره! اگه میخوای بری دستشویی اون دره دستشوییه

-اسمم لوییه

-حالا هرچی!

آده درحالی که دسته کلیدش رو توی هوا تکون میداد گفت و سمت زین رفت و روی پاش نشست و دستش رو با خشونت روی کله ی زبرش کشید.

-هی اخمالو… مثه زهر مار شدی!

لویی با چشم های گشاد به صحنه ی رو به روش نگاه کرد و بعد به خیال خودش نا محسوس سرش رو به گوش لیام نزدیک کرد.

-اینا باهمن? مگه این دوست دختر نداشت?

-چه میدونم

لیام بی حوصله و کلافه جواب داد ،به هرحال رابطه ی آده و اون پسر تنها چیزی بود که بهش اهمیت نمیداد.

با پاهایی که حسی توش نداشت سمت مبل یه نفره که ست مبل های دیگه نبود رفت و نشست… درواقع هیچ کدوم از مبل ها باهم ست نبودن.

-میتونستن تو خونشون بمونن

زین جوری که انگار لیام و لویی اونجا حضور ندارن گفت و سرش رو به شونه ی آده تکیه داد… هنوز خیلی خوابش می اومد.

-اونا باهمن!

لویی برای خودش زیرلب زمزمه کرد و روی یکی دیگه از مبل های یکنفره نشست و سرش رو پایین انداخت… البته که زیرچشمی به اون دوتا نگاه میکرد و با خودش فکر میکرد که خیلی مونده تا سر از روابط دنیایی که دوست داره عضوی ازش باشه ،در بیاره!

-نمیتونستن… وقتی لیست اسامی دانش آموزا رو چک میکردن مقصد بعدیشون خونه ی اون بود

-خب به هرحال که خانواده اش میفهمیدن نرفته مدرسه

Trouble mark •|L.S•|•Z.M|• COMPLETEDDonde viven las historias. Descúbrelo ahora