21.[Divorce]

4.3K 837 360
                                    

با صدای زنگ گوشی لیام که توی کولش کمی دورتر از مبل افتاده بود ،اده با عجله به سمت کوله رفت و گوشی رو از توش خارج کرد و صداش رو قطع کرد.

بیدار شدن لیام یعنی بد شدن حالشو کسی اینو نمیخواست.

اده نفس راحتی کشید و گوشی رو که سایلنت بود.  اما هنوز کسی پشت خط منتظر جواب تماسش بود رو به دست لویی سپرد.

لویی قبلا هم تلفن لیام رو زیاد جواب داده بود پس بی معطلی تماس رو که اسم آدام رو قبلش دیده بود جواب داد.

-کجایی تو لیام?

-امم… سلام آدام… لیام راستی اینجا خوابه

-ساعت 8 شب خوابه? شما کجایین?

ادام با تعجب پرسید و لویی با کف دست به پیشونی خودش کوبید… چرا باید میگفت لیام خوابه? "لیام دستش بنده" چه مشکلی داشت?

-خونه ی دوستمون… میدونی که امروز روز فارق التحصیلیمون بود و مام یه جشن کوچیک داشتیم!

-مسته?

آدام بی مقدمه پرسید و لویی خفه شد… انقدر مشخص بود? اصلا میشد به ادام دروغ بگه? اصلا لویی اینکار رو بلد بود?

-اممم… خب… نـ…

-لویی الان مطمئن شدم که مسته… آدرس بده بیام دنبالتون… بهش بگو که… البته که مسته و نمیفهمه اما بهش بگو یه مشکلی راجب مامان هست و ما فردا صبح باید بریم اداره ی پلیس… نمیخوام توی حال هنگ اورش بیاد… ادرس بده لویی

-وایسا… وایسا باید ادرس دقیقو بگیرم… برات میفرستمش باشه?

-پشت فرمونم برام لوکیشن بفرست

-باشه باشه ادام بذار قطع کنم تا بفرستم

-خیلی خب… زودتر

ادام قطع کرد و لویی با اضطراب گوشی رو به پیشونیش کوبید.

-ما اینجا یه مشکل داریم

با صدای اروم و خجالت زده اش توجه بقیه رو که مثل تمام مدتی که میشناختشون پشت لپتاپاشون بودن رو جلب کرد… البته جما هم به لیام پیوسته بود و روی مبل دیگه نشسته خوابش برده بود.

-دیگه چیه?

هری بی اینکه نگاهش رو از صفحه بگیره بی حوصله پرسید و لب پایینش رو توی دهنش فرو برد.

-آدام آدرس اینجارو میخواد

-هاه?

آده با تعجب پرسید و لپتاپش رو که کارش باهاش تموم شده بود رو بست.

-میخواد بیاد دنبالمون… یعنی درواقع دنبال لیام… فهمید که مسته فکر کنم چون گفتم جشن گرفتیم یعنی میدونین من گفتم که خونه ی یکی از دوستامون جشن…

-اینهمه توضیح نداره یه جمله… گند زدی کیوتی!

آده کلافه گفت و به لویی که خودش هم به گند زدنش واقف بود نگاه کرد و سرش رو تکون داد… محض رضای خدا چرا باید دلشون میخواست ادام،پسر متهم جدید پرونده ای که لوش داده بودن ادرس خونه اشون رو بفهمه?

Trouble mark •|L.S•|•Z.M|• COMPLETEDOnde histórias criam vida. Descubra agora