22.[Coffee for the inspector]

4.6K 834 460
                                    

لویی وقتی از خوابیدن مادرش توی تخت خودش و تروی که امشب فقط جوانا رو به خودش راه داده بود ،مطمئن شد از اتاق اروم بیرون اومد و وارد اتاق خودش شد و در رو بست.

تروی قرار بود تمام شب رو با دوست هاش بگذرونه و کسی این حق رو ازش نمیگرفت… اون مرد نیاز داشت کمی وقت بذاره تا داستان عشقش رو فراموش کنه.

لویی روی تختش دراز کشید و وقتی متوجه شد چراغ اتاق رو خاموش نکرده ناله کرد و از جا بلند شد و کلید رو فشرد.

حالا که ایستاده بود تصمیم گرفت لباس هاش رو هم عوض کنه هرچند واقعا حوصله اش رو نداشت.

لباس هاش رو با تیشرت سفید نسبتا گشاد و خنکی عوض کرد و اجازه داد پاهاش ازاد و برهنه بمونه.

توی تخت نشست چون میدونست قرار نیست با دراز کشیدن به خواب بره.

ذهنش بیش از حد درگیر بود و اون حتی نمیتونست بفهمه داره به چه چیزی فکر میکنه.

اونقدر توی ذهنش شلوغ بود که تفکیک افکارش واقعا براش مشکل باشه… نمیفهمید باید کدوم رو ارجح تر بدونه و بیشتر بهش فکر کنه.

مادر و پدرش? دوست صمیمیش? اینکه باهاشون بازی شده بود? کالین که از ذهنش بیرون نمیرفت? اینکه مقصر همه ی اینها کیه? مادر لیام?

حتی توی افکارش به این هم فکر میکرد که هری چقدر آسیب دیده? خانواده اش چی? جما?

یعنی آدام لیام رو تحت فشار گذاشته بود یا سرزنشش کرده بود? نه البته که ادام همچین ادمی نبود اما این قرار نبود لویی رو اروم کنه.

خودش رو به سختی به سمت صندلی ای که شلوارش رو روش انداخته بود خم کرد و در حالی که فقط تا وسطای ساق پاش روی لبه ی تخت مونده بود به شلوارش چنگ زد و سمت خودش کشید.

روی تخت نشست و گوشیش رو از جیب جینش بیرون کشید و شماره ی لیام رو گرفت.

مطمئن بود که حالا که حدود 3.4 ساعت بود که به خونه رسیده بودن ،لیام خوابه اما فقط میخواست دل خودش راضی بشه.

اما انگار درست فکر نمیکرد چون بعد از سومین بوق صدای گرفته ی لیام به گوشش رسید.

-لو

-بیداری? فکر کردم خوابی

-پس چرا زنگ زدی

لیام اروم خندید و گفت و لویی پیشونیش رو لمس کرد و خندید… حق با اون بود.

-ولش کن… حالت خوبه?

-باید باشم?

-حداقل مست نیستی

-اما سرم داره میترکه

-طبیعیه… آدام.. اون چیزی نگفت?

-نه… درواقع یادمه که فقط کمکم کرد به اتاقم برسم و بعد رفت… دو بارم سرم خورد به سقف پله ها

Trouble mark •|L.S•|•Z.M|• COMPLETEDDonde viven las historias. Descúbrelo ahora