بچه ها از اين پارت به بعد گاهي اوقات داستان از نگاه شخص سوم نوشته ميشه .. يا همون نويسنده ، پارت هاي مهم داستانن حتما بخونيدشون !❤️
" نويسنده "
روز هاي آروم و بي صدا توي عمارت استايلز خيلي زياده ، اونقدر زياد كه بعضي اوقات باعث كلافگي ادم ميشه ..
بدون هيجان ، تفاوت و حتي يكم اميد ..اما امروز از اون روزا نيست ، امروز روزي نبود كه ساكتي بيش از حد خونه باعث ديوونگي داكوتا بشه . امروز متفاوت بود و اين تفاوت از زماني شروع شد كه زين ماليك صبح زود و با عجله وارد عمارت شد و با عصبانيت كامل دنبال استايلز ميگشت !
داكوتا ، هنوزم مثل روزاي اول نتونسته بفهمه زين مشكلش چيه ؟
همونطور كه قهوه ي تلخي كه براي خودش درست كرده رو مينوشه داره به اين فكر ميكنه كه زين چجور ادميه ؟ً
يعني ميتونه مهربون باشه ؟ يا شايد خيلي بدجنسه ؟
چرا انقدر مغروره و هميشه ساكته ؟ جوري رفتار ميكنه انگار هيچيزي براش توي اين دنيا جذاب نيست و اهميتي نداره..شايد چون داكوتا نميدونه زين نزديك ترين فرد به هري استايلزه و هركي جاي زين بود به اين حالت از انسانيت دچار ميشد !
اصلا ميشه اسمشو بزاريم انسان ؟اما داكوتا هيل دختر ١٨ ساله اي كه توي دنياي ساكت و يكنواخت خودش مشغول گذروندن روزاي معمولي بود از دنياي زين ماليك چي ميدونست ؟ يا واضح تر
اون از هري استايلز چي ميدونست ؟ راز هايي كه اگه از سكوتشون كم شه ممكنه جهنم رو روي همين دنيا به ارمغان بيارن !درست همين لحظه كه داكوتا داره به زين و شخصيت پيچيده اون فكر ميكنه توي اتاق كار استايلز كه شايد ديدنش پرده از همه سوال هاي اطرافيانش برداره ، زين و هري درحال صحبتي هستن كه زين شروع كننده ي اون بوده ..
اين بحث تازه نيست اما خب نميشه گفت خاك خورده و ديگه كسي سمتش نميره ..
زين هيچوقت بيخيال چيزي نميشه !:" داري چيكار ميكني استايلز ؟"
زين سعي كرد خودشو كنترل كنه و صداشو روي استايلز بالا نبر چون مطمعنا نميخواد هري رو از شروع بحث آتيشي كنه ..
هري نگاهي به زين انداخت و به ليوان توي دستش كه الان حمل كننده ويسكي استايلز به سمت دهنش بود تكوني داد
:" دارم چيكار ميكنم زين ؟"
هري گفت و زين خوب ميدونست هري فقط ميخواد زين يه حركت اشتباه رو انجام بده !
زين نفرين ها و فحش هايي كه براي هري نگه داشته بود رو توي دلش فرياد زد و يه نفس عميق كشيد ، اين پسر خوب ميدونه چجوري بايد با استايلز كنار اومد.. شايد زين تنها كسي باشه كه ميدونه !
ESTÁS LEYENDO
For you [ H.S ]
Fanficتو نميتوني به رقصيدن با شيطان ادامه بدي و بپرسي چرا هنوز تو جهنمي داكوتا. [ sexual contact ] [ Harry Styles AU ]