قطره هاي بارون با برخورد محكمشون به شيشه منظره قشنگي از اين شهر درست ميكنن !
ولي اين زيبايي مديون بارونه ، مديون اين فداكاري بزرگه ..
بيشتر كه بهش فكر ميكنم ، چرا بارون به اين زمين مياد ؟
اينجا چيز قشنگي نداره ، نه زيبايي ، نه حال خوب و نه حتي چيزي كه بتونه با بارون قابل مقايسه باشه !
پس چرا بارون خالص بودن و پاك بودنشو حروم اين زمين ميكنه ؟
قطره هاي بارون ، با برخوردشون به لايه هاي اين شهر خودكشي ميكنن ، هر برخورد يك خودكشي !
چرا ؟
بارون چي توي اين زمين تاريك و بي رحم ميبينه كه به خاطرش از خودش ميگذره ؟سعي ميكنم نفس بكشم ، ميشه ولي نه مثل همه ..
نفسهام بي جون شدن .. مثل تَـنَـم ، مثل روحم .. مثل قلبـم !
اكسيژن هست ولي براي من نيست ..
ولي دكترا گفتن به مرور زمان ريه هام بهبود پيدا ميكنن و اثر سم كمتر ميشه .. اونا حتي گفتن اين مزه تلخي كه توي دهنمه هم به زودي از بين ميره .. معده دردي كه دارم هم طبيعيه ..!
دكترها و پرستارا چيزاي زيادي گفتن ، مثلا بايد توي مصرف به موقع داروهام حساسيت به خرج بدم .. نبايد دچار حمله دوباره بشم حتي اونا گفتن بايد از يه سري غذاهاي مشخص هم دوري كنم
چيزاي ديگه ام گفتن ، مثلا اينكه هري استايلز تمام مدت توي بيمارستان منتظر به هوش اومدن من بوده ..
يكي از پرستارها به يكي ديگه اونطوري گفت كه استايلز شب رو كنار تخت من صبح كرد و منتظر بود تا بيدار شم ..
گفت يقه ي دكتر رو سفت گرفته و اونو به ديوار كبونده وقتي فهميده من قراره اين اكسيژن لعنتي رو باخودم حمل كنم و حالا حالاها ازش استفاده كنم !گفتم كه ، دكترها خيلي چيزا گفتن ولي من بهشون اهميت ندادم .
چون ميدونم درد معده ام خوب ميشه ، ريه هام برميگردن و اكسيژن ازم جدا ميشه ولي روحم ..تنها چيزي كه كسي ازش خبري نداره .. قرار نيست درست شه !من اهميت ندادم چون وقتي به هوش اومدم هري رو نديدم ، اون كنار تخت من نبود .. آرا كنارم بود پس صبح كردن شبِـش كنار تخت من چجوري واقعيت داره ؟
:" هي .. يكم ديگه ميرسيم .."
نايل اروم ميگه و من سرمو براش تكون ميدم .. سرمو به شيشه تكيه ميدم و سعي ميكنم لوله پلاستيكي كه توي بينيم قرار داره رو جا به جا كنم .. كيفي كه توش كپسول اكسيژنم قرار داره رو بين دوتا پاهام سفت گرفتم و سعي ميكنم به دست و پا گير بودنش توجه نكنم ، به قول آرا ، بايد فكر كنم جزوي از منه !!
توقف ماشين باعث ميشه بفهمم رسيديم ، دوباره اونجام ، مكاني كه هزاران بار منو توي خودش كشته و جنازه مو ول كرده تا بپوسه !
دوباره توي خونه اي هستم كه تمام دردامو بهم هديه داده و بوسه ي بعد هديه اش ، زخم هاي عميقي براي به جا گذاشته .در رو براي نايل باز ميكنن و اون اروم ماشينو به داخل حركت ميده
اول قرار بود زين منو به عمارت برسونه ولي من تصميم گرفتم با نايل بيام ، شايد چون بيشترازهمه بهش حس خوبي دارم ؟
اون قابل تحمل تر بود برام ، تا هر ادم ديگه !
هر ادمِ استايلز، ديگه اي !!
ŞİMDİ OKUDUĞUN
For you [ H.S ]
Hayran Kurguتو نميتوني به رقصيدن با شيطان ادامه بدي و بپرسي چرا هنوز تو جهنمي داكوتا. [ sexual contact ] [ Harry Styles AU ]