BARCODE [VKOOK/YOONMIN]

part 43

"تهیونگ"

دو روز از مرگ غریبانه ی مایا گذشت و همینطور دو سال و دو ماه از بار اولی که دیدمش!

با اینکه فقط دو سال گذشته ولی چقدر اون موقع جوون تر بودیم.

+دوسال پیش+

یادمه اون شب با شوگا و جین توی کلاب میو میو بودیم. می نوشیدیم ودختر هایی که در حال رقصیدن بودن رو دید میزدیم. جین از پیشمون رفت و بعد از چند دقیقه از دستشویی بیرون اومد و صدامون کرد:

-بچه ها! باید یه چیزی رو ببینین!

وقتی وارد دستشویی مردونه شدیم یکی از در ها قفل بود. جین که بلد بود چجوری این در هارو باز کنه، یه کارت داخل قفل لای در گذاشت و در عرض چند ثانیه بازش کرد. . دختر جوونی روی توالت بسته نشسته بود با خستگی سرش رو به دیوار تکیه داده بود و به خواب ناراحتی رفته بود. خط باریکه ی خونی از لباش روی خط فکش خشک شده بود.اینجا قایم شده بود؟ از دست کی؟

آروم جلو رفتم و شونه اش رو تکون دادم. دختر ترسیده از جا بلند شد. به جین اشاره کردم که مراقب باشه کسی وارد دستشویی نشه.

دختر بهت زده بهم خیره شده بود.لبخند مصنوعی زدم و زمزمه کردم:

-هیچی نیست! فکر کنم اشتباه اومدی. اینجا دستشویی مردونست.

لحظه ای با ریزبینی به چهره ی من و شوگا و جینی که از پشت در چشمش به ما بود نگاه کرد. در ثانیه ای چهره ی ماتش رو کنار گذاشت و محکم دستامو گرفت.

-کمکم کنین! خواهش میکنم.

با تعجب نگاهش کردم. بلند شد و به دور و بر نگاه کرد.

-یونگجه دنبالمه! خواهش میکنم من رو از دستش فراری بدین.

شوگا بی حوصله زمزمه کرد:

-من یونگجه نمیشناسم.

دختر زمزمه کرد:

-اون صاحب فاحشه خونه ی یون بادیه...قاچاق آدم میکنه...خواهش میکنم منو از دست اون حرومزاده نجات بدین.منو از اینجا ببرین بیرون!

با دیدن اشکایی که از چشماش بیرون ریخت کنترلم رو از دست دادم.

-باشه باشه میبریمت بیرون.

و بعد هم جین رو فرستادم تا براش یه لباس دیگه جور کنه که شناساییش برای اون یونگجه سخت تر بشه. آروم و آهسته از دستشویی بیرونش آوردم و کلاه کپ شوگا رو سرش گذاشتم. با دیدن مردی که یکدفعه به دختر اشاره کرد سرعتم رو بیشتر کردم. شوگا ازم جدا شد و به پیر مردی که لیوان مشروبی دستش بود سلقمه زد و تموم مشروب روی مرد مشکوک ریخت. مرد با عصبانیت یقه ی پپرمرد رو گرفت و من تونستم در عرض چند ثانیه دختر رو از بار خارج کنم.