بچه ها چرا بخش سوالا همکاری تون کم بود؟ یعنی واقعا سوالی برای پرسیدن از شخصیت ها نداشتید؟ سوال هایی که از نامجون پرسیدید از شخصیت اصلیا بیشتر بود... بپرسید که جواب بدن دیگه!
راستی رای ها تون در مقابل سین ها کمه ها... شرط رای بذارم؟
فصل دوازدهم - پسر خطرناک
از دید تهیونگ
با کمترین سرعت شروع به حرکت کردیم. جلیقه نجاتم راحت نبود اما ییشینگ اکیدا دستور داده بود که اونارو بپوشیم و حتی اگه فضاییها حمله کردن و یا با هیولای دریاچه روبرو شدیم حق نداریم درشون بیاریم...
که البته باید ازش ممنون باشم؛ چون وقتی اجازه پیدا کردیم تا سرعت مون رو یکم زیاد کنیم من دنده رو گرفتم تا سرعت زیاد کنم اما جونگ گوک دیدم که کنار دریاچه ایستاده و بهم لبخند میزنه و با همین لبخند؛ حواسم پرت شد.
دسته رو محکم هل دادم و اون از سطح یک ناگهان به 5 پرید، قایق به جلو پرتاب شد و هرچند که الکس سعی کرد دسته رو از من بگیره و من سرعتش کم کردم اما توی آب پرتاب شدم....
شنا بلد بودم و جلیقه داشتم اما از اونجایی که شوکه شده بودم، نمی تونستم خودم صاف توی آب نگه دارم و نفس بکشم. غریق نجات و ییشینگ همزمان توی آب پریدن و من گرفتن.
می شنیدم که ییشینگ می گفت:" گرفتمت. جات امنه. فقط آروم باش." اما به سختی می تونستم تقلا کردنم رو متوقف کنم.
اونا من روی قایق اصلی بردن و و بهم کمک کردن تا بشینم. ییشینگ با نگرانی پرسید:"صدام میشنوی تهیونگ؟"
"بله..."
مسئول کمک های اولیه که خودش رو بهم رسونده بود شروعب ه پرسیدن سوال کرد:" احساس سرگیجه میکنی؟ یا حالت تهوع..."
" نه، خـ..خوبم؛ من...فقط یکم شوکه شدم."
صدای جونگ گوک شنیدم که نگران از سمت خشکی فریاد زد::" هی ییشینگ، اونجا چه خبره؟ حالش خوبه؟"
ییشینگ عصبانی ایستاد و با اخم جدیت عجیب ترین سوال پرسید:" دقیقا نگران کدوم یکی هستی؟ تهیونگ یا الکس ؟"
" ییشینگ!" جونگ کوک داد زد و ییشینگ با حالت گیج کننده ای فقط جواب داد :" خوبه." و پیش من برگشت.
فکر کردم اون داشت شوخی می کرد تا جونگ گوک مطمئن کنه همه چیز خوبه؟ خیلی شوکه بودم تا الان بخوام به این چیزا اهمیت بدم.
دختر غریق نجات بهم کمک کرد تا جلیقم رو در بیارم و داشت حوله ای بهم میداد تا دور خودم بپیچم. ییشینگ رو دیدم که به سمت دیگه قایق رفت. جایی که عده ای هم داشتن به الکس کمک می کردن!
الکس هم مثل من توی این قایق بود؟!
با خودم فکر کردم؛
" اون باید خودش توی آب پرت کرده باشه تا همه و مخصوصا جونگ گوک دلشون براش بسوزه؛ پس بخاطر همین ییشینگ پرسید " کدوم شون" ."
YOU ARE READING
20 Ways To Die In Summer
Teen Fictionچند نکته رو قبل از خوندن بدونید. 1.این داستان برای کسانی که سابقه ی مشکلات روحی، افسردگی، اختلال خوردن و ... دارن اصلا مناسب نیست. 2. داستان سال ها قبل نوشته شده و از پروفایل واتپد دوستم با اسم دیگه ای یه مدت گذاشته شده الان فقط در حال ویرایش شدنه و...