Me, before you. .

256 22 0
                                    

Flashback 570years ago
>jimin>

=========================

از تعجب خشکش زده بود ،خب منم بودم همینطوری میشدم
تازه شاید بدتر اون به خاطر  نیمه خوناشام بودنش باید متشکر باشه وگرنه اگه مثل من بود تا الان سکته زده بود....
خب فک کنم آروم شد دیگه بسه...

+ت_ت...تو الان چی_

«شششش،باور کن ازعمد نبود...فقط شنیده بودم یه شک میتونه شک قبلی رو از بین ببره و بدن تو هم به قدری میلرزید که هر آن ممکن بود بمیری پس منم اینکارو کردم
باور کن قصد بدی نداشتم...»

+ا...اما تو همین الان به من تجاوز کردی...

«چی میگی......من فقط بوسیدمت اونم نه اونطور که تو فک میکنی...من فقط لبام رو گذاشتم رو لبات...هیچکار دیگه ای هم نکردم.....ازش افسانه نساز....»

دستاشو مشت کرده بودو میکوبید رو سینم.....

+ا..اما تو نمیدونی این کارت چه عواقبی داره...احمق.....تو با این کارت آینده خودتو هم خراب کردی.......چرا...چرا نمیزارید...چرا شما فرشته ها نمیزارید راحت زندگیمونو بکنیم.......دروغه همش دروغه......اینکه احساسات خوناشاما درسته دروغه من بهت اعتماد کرده بودم چرا......چرا اینکارو کردی؟؟؟؟؟؟؟چرا آینده خودتو هم با من یکی کردی...چرا؟!؟؟

«چی...چی میگی ؟؟؟از چی حرف میزنی....من فقط خواستم آرومت کنم....»

آروم تر شده بود و حالا به جای مشت زدن اشکاش پایین میومد ودستاشو پشت کمرم گذاشته بود و منو به خودش فشار میداد....با اینکه قدرت زیادی دارم ولی خب انگار قدرت اون بیشتر بود.....اون داشت منو خفه میکرد ولی تا حالا این حجم از احساسات و در یک خوناشام ندیدم پس اونا هم مثل فرشته ها بودن.....افسانه ها و کل مردم میگن  که فرشته ها با احساس ترین و خوناشاما بی احساس ترین موجوداتن ولی طبق چیزی که من میدونم فرشته ها بدون هر گونه احساساتی بودن مثل مادرو پدرم.......و این دلیل بی مصرف بودن من بود چیزی که مادرم میگفت ،خب انگار من یه اشتباه بودم من احساس داشتم حتی بیشتر از یه انسان و این دلیل چیزی بود که الان هستم........و طبق چیزی که الان دیدم فکر کنم خوناشام ها هم برعکس چیزی هستن که مردم میگن یا شایدم اون پسر مث من استثنا بود......نمیدونم فقط اینو میدونم که اون خدایی که اطلاعات و افسانه ها رو به وجود آورد قصدش چیزی جز پنهان کردن حقایق و حفاظت از موجودات نبوده و تا اونجایی که من میدونم قرار بود نواده ای از خاندان اون خدا ،خدای الان بشه ولی چون این خدا با حقه خدا شده بود خدای بعدی همون نواده خواهد بود و البته هر چند که بده ولی خوب هم هست چون اونطوری اون خدا بیشتر آموزش میبینه.......البته اگه تا اونموقع این خدا دنیایی هم باقی گذاشته باشه.....

+چرا....چرا دوتامونو نابود کردی در حالی که باهم دشمنیم....

»من هنوزم میگم،واقعا نمیدونم از چی حرف میزنی جدی میگم.... «

Bloody loveOpowieści tętniące życiem. Odkryj je teraz