-آیگو ! کارمند مغازه ی من بودن چقدر بهت میاد. تو از الان استخدامی !
چانیول بکهیون همزمان برگشتن و باهم داد زدن.
-چی؟!
جونمیون با خوشحالی یه پیشبند به بکهیون داد.
-تو استخدامی !
و دوباره چانیول و بکهیون باهم داد زدن.
-ما قراره باهم کار کنیم؟
-البته ! جالب نیست؟ ما سه تا قراره از الان به بعد باهم کار کنیم. می خوام همه ی کارمندهای قبلی بی عرضه ام رو اخراج کنم !
جونمیون با هیجان زیاد گفت و چان و بک رو بغل کرد.
-بیاید باهم به مشتری ها برسیم !
چانیول و بکهیون به هم نگاه کردن. بکهیون لبخند زد. یه لبخند بزرگ. خیلی بزرگ. درحدی که چانیول ترسید که یکدفعه لب هاش پاره بشن.
-ما الان همکاریم !
لحن بکهیون خبیثانه بود. شیطان درونی بک فعال شده بود. و این یه بد شانسی برای چانیول بود.
بکهیون دو قدم به چان نزدیک شد. و چانیول هم دقیقا دو قدم عقب رفت. بکهیون یکدفعه با شدت به سمت چانیول دوید و پرید بغلش و پاهاش رو دور کمر چان قفل کرد. چانیول سعی کرد با تکیه دادن دست هاش به میز بزرگ چوبی که توی آشپزخونه بود از افتادنشون جلوگیری کنه.
-ما از الان باهم همکاریم !
بغل گوش چانیول جیغ کشید و چانیول به خاطر ولوم بالای صدای بکهیون خواست دست هاش رو بزاره روی گوش هاش اما بکهیون توی بغلش بود و مجبور بود از دست هاش برای نیفتادن اون توله سگ شیطانی استفاده کنه.
-عوضی !
-منم عاشقتم !
-خفه شو.
-چشم عشق تمام زندگی من !
و طبق عادتش زبونش رو روی گونه هاش چانیول کشید و گوش هاش رو گاز گفت.
-توله سگ وحشی !
-من یه پاپیم !
بکهیون دوباره جیغ زد.
-تو چرا فرق پاپی و توله سگ رو نمی فهمی؟ یعنی اینقدر خنگی؟
-خنگ تو هستی که نمی دونی دوتاشون یه معنی میدم !
-نه ! پاپی کیوت تره !
-انگار که اهمیت میدم.
بکهیون با اوقات تلخ از بغل چانیول پایین اومد و از عمد پاهاش رو روی پاهاش چان گذاشت. چان هم زیر لبی بهش یه فحش حرصی داد و بکهیون خوشحال از کاری که انجام داده بود ، به سمت اون هیونگ مو بلوند رفت.
-هیونگ؟ یه دفترچه بده من برم سفارش بگیرم.
جونمیون سرش رو از یخچالی که درحال مرتب کردنش بود درآورد و به بکهیون نگاه کرد.
YOU ARE READING
𝑯𝒂𝒑𝒑𝒊𝒏𝒆𝒔𝒔 𝑷𝒓𝒐𝒋𝒆𝒄𝒕 | 𝒄𝒐𝒎𝒑𝒍𝒆𝒕𝒆𝒅✔️
Romance🎈ژانر:فلاف ، زندگی روزمره ، رومنس 🎈نویسنده: رز🌹 🎈خلاصه:پارک چانیول بعد از مرگ خواهر دوست داشتنی اش ، پارک یورا، و مادرش دچار یک افسردگی شدید میشه. اون دیگه چال های بامزه اش رو نشون کسی نمیده، دیگه شیطنت نمی کنه ، کسی دیگه صدای قهقهه های از ته دل...