The Change ( Completed )

lesson5:Be brave enough to make mistakes

زندگی ات را بر مبنای ترس بنا نکن..بی هیچ واهمه ای زندگی کن..تنها در این صورت است که به معنای واقعی کلمه، زندگی کرده ای..ترس تو را بسته نگه می دارد و مانع از شکوفایی ات می شود..
ترس موجب می شود،پیش از اقدام به هر کاری، هزار و یک نگرانی و دغدغه راه تو را سد کنند..
دغدغه ها و وسواس ها،تو را سردرگم تر می کنند..
انسان جایزالخطاست..خطا کردن لازمه ی انسان بودن و انسان شدن است..

بی هیچ واهمه ای زندگی کن!
........................................................................
تهیونگ:
سعی میکنم جواب مناسبی برای سوال کوک پیدا کنم..ولی جوابی که ازش مطمئن باشم به ذهنم نمیرسه..
_نمیدونم کوک..شاید فرق داشته باشن،شایدم نه!
من رویام مستقل زندگی کردن بود..خب وقتی فکر میکنم،این یه جورایی عقده ی زندگیمم بود!تموم رفتارام،خورد و خوراکم،تایم رفت و آمدم و دوستام همه و همه،همه ی زندگیم توسط خونواده م کنترل میشد و استقلال داشتن رویای من و عقده ی من بود..تا حالا از این زاویه بهش نگاه نکرده بودم! ولی وقتی فکر میکنم حرفت حداقل درمورد شخص من درسته!رویا و عقده من هم یکی بودن!!!
چشمای درشت شده ش،نا آروم بین اجزای صورتم میچرخه و در نهایت مینویسه:
+بعد از مستقل شدنت،پشیمون نیسی؟؟به این نتیجه نرسیدی که این رویای حقیقی ت نیس؟
_نههه..معلومه که نهه..البته که الان زندگیم سخت تر و چالشی تر شده،به100 جا رزومه فرستادم و هنوز هیچی به هیچی!نگران خرج زندگیمم!دغدغه ای که هیچوقت نداشتم ولی بجاش احساس آزادی میکنم کوک..آزادم که کاری که خودم درست تشخیص میدم رو انجام بدم..مجبور نیستم کاری رو انجام بدم که برام اهمیتی نداره،فقط بخاطر اینکه بقیه فکر میکنن کار مهمیه!این روزا میتونم راحت تر نفس بکشم..دیگه روی شونه هام احساس سنگینی نمیکنم..پشیمون نیستم..چون این تصمیم من بوده..
شاید بعدا بفهمم اشتباه کردم ولی حتی اون موقعم پشیمون نیستم..چون تصمیم خودم بوده..چون خودم فکر کردم و تصمیم گرفتم و عمل کردم و درنهایت فهمیدم اشتباه کردم!نمیگم مشورت کردن بده ها..نه مشورت گرفتن خیلی کار درستیه ولی اینکه یه نفر بهت مشورت بده با اینکه یه نفر توو زندگیت دخالت کنه خیلی متفاوته!!ما عقل کل نیسیم کوک!اشتباه می کنیم..چیزی که مهمه اینه که اشتباهاتمونو خودمون انتخاب کرده باشیم..با عقل و تصمیم خودمون..و بعد از اشتباهمون درس میگیریم و عاقل تر میشیم و دوباره انتخاب میکنیم..شاید درست..شاید باز هم اشتباه!مهم پویا بودنه..فعالانه زندگی کردن!نه فقط منفعلانه روزها رو گذروندن..طبق نظر بقیه!طبق سلیقه و فکر و انتظارات بقیه!اگه فک میکنی رویات سفر کردنه..
برو دنبالش..فوقش 2سال بعد که به اندازه کافی سفر کردی،اغنا میشی و میفهمی این رویات نبوده عقده ت بوده و حالا هم رفع شده..و میری دنبال یه  رویای جدید..بهرحال اینکه آدم عقده زندگیشو برطرف کنه هم خودش گام بلندی در روند تکامل شخصیتش مگه نه؟!
نمیدونم جوابم قانعش کرده یا نه..صورتش حس خاصیو منتقل نمیکنه..ادامه میدم:
_از جوابم مطمئن نیسم کوکی!این فقط نظر منه..
مجبور نیسی حتما قبولش کنی..میتونی بهش فکر کنی و جواب خودتو پیدا کنی براش..
سر تکون میده و به فکر میره..منم مشغول نوشیدن شیرکاکائوم میشم..این بچه با سوالات عمیقش،به چالش میکشدم!
از طرف دیگه،ذهنم درگیر سفره!کاش بتونم برنامه یه سفر چند روزه رو بریزم..هم برای رویای سفر کوک و هم برای آشنا شدنش با آدمهای جدید..باید کم کم برای زندگی اجتماعی آماده ش کنم..نمیتونم همه عمر کنارش باشم و اجازه بدم پشتم قایم شه!