Stockholm syndrome
●━━━━━◉━─────── ⇆ㅤㅤㅤㅤ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ ↻
One Directionصبح جیمین احساس کرد دیگه بیشتر از این نمیتونه توی تخت بمونه و از جاش بلند شد و اولین صحنهای که دید باعث شد چشماش از شدت تعجب بزرگ بشن و دهنشم باز بمونه.
کف اتاق و روی تخت جونگ کوک پُرِ پَر بود و اون دوتا احمق درحالی که به هم پیچیده بودن و هیچ بالشتی زیر سرشون نبود خواب بودن.
سمتشون رفت و با دیدن قیافههاشون خندید، تهیونگ درحالی که به خاطر حالت بد سرش خر و پف میکرد دهنش کاملا باز بود و به کمر دراز کشیده بود، جونگ کوکهم درحالی که نصف بدنش روی تهیونگ بود به دلیلی که جیمین نمیدونست و دلشم نمیخواست بدونه دندوناش توی شونهی تهیونگ فرو رفته بود.
خواست بیدارشون کنه که یه لحظه یه فکر خیلی خفن به ذهنش رسید، سریع از کنار میزشون پارچ آب رو برداشت و بی هیچ هشداری کلش رو روی سر اون دوتا زیبای خفته خالی کرد.
تهیونگ و جونگ کوک جیغ کشیدن و از تخت پایین افتادن، جونگ کوک به خاطر رفتن آب داخل سوراخای بینیش سرفه میکرد و تهیونگهم به خاطر دهن بازش که آب توش ریخته شده بود داشت سرفه میکرد.
بعد این که سرفههای اونها و خندههای جیمین تموم شد هر دوشون با نگاههایی که احساس میکردن خیلی با جذبه و ترسناکه به جیمین چشم دوختن، هرچند از نظر جیمین بیشتر شبیه دوتا بچهی تخس شده بودن که ازشون اسباب بازیشونو گرفتی.
جیمین لبخندی زد و خیلی ریلکس گفت، "لباساتونو عوض کنید، خودتون روهم خشک کنید بیاین پایین صبحونه رو اماده میکنم."
جونگ کوک و تهیونگ همزمان چشماشونو تو حدقه چرخوندن، هرچند هر دوشون از این که جیمین اینجوری داشت شیطنت میکرد و میخندید خوشحال بودن.
تهیونگ بلافاصله تیشرتشو درآورد و سمت سرویس رفت و جونگ کوک رو با صحنهی بدن خیسش تنها گذاشت، تهیونگ جلوی آینه که رسید با دیدن کبودی سر شونهاش بلند داد زد، "وات د فاک جونگ کوک شونم کبود شده خرگوش گوشتخوار."جونگ کوکم لباسشو درآورد و از تو اتاق داد زد، "میخواستی وقتی خوابیدم کرم نریزی منم گازت نگیرم ته ته."
دیشب بعد این که خیلی شیک خوابش برده بود خیلی یهویی به نظر تهیونگ دماغ جونگ کوک چیز جالبی برای سیخونک زدن و فشار دادن اومده بود و جونگ کوک مجبور شده بود برای خنثی کردن کرمهاش گازش بگیره.
حولهای از تو کمدش بیرون آورد و بدنش رو باهاش خشک کرد تاپ استین حلقهایی پوشید، خوشبختانه شلوارش خیس نشده بوددولی بخش سخت اوضاع موهاش بود؛ موهای خیسی که یه عالمه پر بینشون بود.
چند دقیقه بعد تهیونگهم با همون وضعیت موها از تو دستشویی بیرون اومد و هر دوشون نگاه مظلومی رو رد و بدل کردن.
VOCÊ ESTÁ LENDO
Him & I [YOONMIN,VKOOK]
Fanfic[Complete] "دنبالم نیا دال فیس ، تو پاکی و من از کثیف کردن چیز های پاک نهایت لذت رو میبرم." °•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•° "من کلا تو رو سه بار مست دیدم و هر سه بارش چیزی رو ازم دزدیدی اولین بار اولین بوسم و سومین بار باکرگیم." "دومین بار چی دزدیدم...