گایز پوسترارو میبینید؟ نظرتون راجبشون چیه؟
.
.
."لعنتی این دیگ کیه زنگ میزنه؟"
_هاا؟
_صبح بخیر!
_ریدم تو این صبح تخمی! تو دیگه کدوم خری هستی؟
_سهونم!
یهو خواب از سر بک پرید و دوهزاریش افتاد! با کف دست محکم توی سر خودش زد و لبش رو گاز گرفت.
_عا... ببخشید هنوز ویندوزم بالا نیومده بود متوجه نشدم چی میگم!
_اشکالی نداره...
دلخوری توی صداش واضح بود و باعث میشد بک به خاطر این همه دل نازک بودنش بهش بخنده.
_خب کاری داشتی این موقع صبح؟
_میخواستم بگم باهم بریم کلاس.
_اوه کلاس داریم؟
_اوهوم... استاتیک...
_لعنتی جدیدا همه کلاسا رو یادم میره! آماده باش یکم دیگه میام سراغت...
_نه نه لازم نیس زحمت بیوفتی!
_زحمت چیه بابا. دوست پسرمو نرسونم کیو برسونم؟
_باشه... الان آماده میشم!
بکهیون خنده ای به صدای خجالتیش کرد و بعد از خداحافظی قطع کرد.
وسط تخت نشست و چندبار چشماشو مالید. همون لحظه در باز شد و کلهی سوهو از لاش اومد تو و بعد از دیدن بک کاملا داخل شد.
_میبینم که میخوای با سهونیت بری!
_یعنی من یه ذره امنیت ندارم از دست شماها!
_خیلیم دلت بخواد! ایش...
_نه واقعا نمیفهمم چرا ایندفعه اینقد موندین و نمیرین!
_چون داره خوش میگذره...
الکی گفت تا بکهیون نفهمه چقد جدیدا نگرانشن و ترس از برگشتن به حالت قبلیشو دارن و اگه ازش دور شن نمیتونن آروم و قرار داشته باشن!
بکهیون پشت چشمی نازک کرد و بلند شد و به سمت دسشویی رفت. وقتی که بیرون اومد دوباره سوهو رو توی اتاقش دست به سینه دید.
_وای! چی میخوای هیونگ؟
_میخوام بدونم قراره با دوست پسرت به کجا برسی. دیشب که یه جوری حرف میزدی انگار قراره تا آخر عمرت ازش جدا بشی و حالا باهاش قرار میذاری؟
YOU ARE READING
Blackbirds (Completed)
Fanfiction(کامل شده) ژانر: فانتزی، خوناشام، گرگینه، رمنس کاپل ها: سهبک، چانبک، کریسهو پرنده های سیاه فقط یه عده پرنده نیستن بلکه منظور کارها و اشتباهاتیه که شخصیت ها مخصوصا بکهیون توی گذشته انجام دادن و حالا اونا به دنبال کسانی که مرتکبشون شدن میان. همه چیز خ...