P A R T 11 - WHERE AM I?! -

1.9K 338 72
                                        

+شما سه تارم باید معاینه کنم!
خطاب به جونگ کوک، یونگی و هوسوک گفتم...

سه تاشون اخم کردن که کوک گفت:
_حتی فکرشم نکن!

متقابلا اخم ریزی کردم:
+من یک دکترم...
کارم اینه...
مسئولیت دارم همه شما تو صحت کامل باشین پس بدون لجبازی لطفا بزارین معاینتون کنم!

جونگ کوک:گفتم که...

نامجون:جونگ کوک! اون راست میگه بزارین معاینتون کنه!

__________۷۲ ساعت بعد ___________
....

°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°

با سردرد بدی چشمامو وا کردم...
ولی سریع بستم...
چون نوری که از پنجره میزد تقریبا داشت کورم میکرد!

وایسا ببینم!
اصلا اینجا کجاست؟!

نگاهم افتاد به پسری که بالا سرم بود
با چهره هیجان زده ای گفت:
_بالاخره به هوش اومدی؟!

*نه هنوز تو حالته مرگم:|*
[#افکار]

_هی صدامو میشنوی؟!

بالاخره تصمیم گرفتم بیشتر از این پسر رو به رومو منتظر نذارم پس لبامو وا کردم
و اولین سوالی که به ذهنم رسید پرسیدم:
+من کجام؟! کی هستم اصلا؟!

با صدایی که از ته چاه میومد گفتم...

تازه سر دردم زیاد شده بود...
+اخ!

_صبر کن بهت ارامبخش میزنم بیدار که شدی سردردت کمتر میشه... باشه؟!

نتونستم جواب بدم...
فقط چند لحظه بعد چشمام روی هم افتاد...

.
.
.

چشمامو باز کردم...
ایندفعه هیچ نور مزاحمی نبود...

از درد سرم کم شده بود...
خواستم دستمو تکون بدم که دیدم نمیتونم...

دستام بین حصار دستی گیر کرده بود
و کلش خوابیده بود کنارم...
بیشتر تکونش دادم که سرشو بلند کرد...

با دیدن چهرش به این فکر افتادم که نکنه من تو بهشتم!

_ته... تهیونگااااا

تهیونگ؟!
تهیونگ کیه دیگه؟!

ولی نتونستم این سوال رو بلند بپرسم چون اشکایی که از صورت پسره میومد پایین و بدنش که حالا افتاده رو من، فرصت این اتفاق رو ازم گرفت!

دردم داشت برمیگشت!
احمق من تازه بیدار شدم نمیفهمی نباید بکپی رو من؟!

اروم تکونش دادم:
+هی... اخ

با هول از روم بلند شد!
فکر نمیکردم تو بهشتم به جون ادم قصد داشته باشن!:|

+ت... تو کی هستی؟!

My Guide | TaeJinWhere stories live. Discover now