شرمنده به خاطر تاخیر:)
کلی حرف دارم:)
پارتو بخونین لذت ببرین:)
°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
_توام خوب بلدی رو نکرده بودی!
+نمیدونم...همین الان تک تکش اومد!
_اونوقت از کجا؟!
+از اعماق قلبم...!
•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°
[سوم شخص√]
بووووووووووووم!
هوسوک: بی تی اس همه جارو ترکوندهههه!
نامجون: البته که نصف خبرا متعلق به جیمینه!
کیم جیمین پیانوییست جدیده بیگ هیت شایدم بی تی اس؟!
جونگ کوک در حالی که سرش تو گوشیش بود رو مبل،کناره تهیونگ پرید:
_میتونی بفهمییییی؟!
اجرام کلی دانلود داشته!
ویدیوش کلی ویو خورده!
تهیونگ ابروهاشو بالا انداخت:
+منظورت اجراتونه دیگه؟!
_همون!
_واااای خدایااا من هنوز حتی باورم نمیشه جلو این همه ادم اجرا کردمممم!
+بهتره باورت بشه جیمین! تو الان یک ایدل هستی!
_ارع البته ایدلی که زیر نظر هیچ کمپانی نیست!
+یکم صبر کن جونگ کوک، اون کاملا استعدادشو داره؛قیافه هم که داره؛سنشم زیاد نیست!این تمومه چیزیه که یک ایدل درست حسابی میخواد!
مطمئنم همین الانم همه ی خبرنگارا دارن راجبش تحقیق میکنن!
جیمین با شوک پرسید:
_چییییییییییی؟!
+اروم باش! مگه چیه؟! تو الان زیره ذره بینی!
_من نمیخوام زندگیم زیره ذره بین باشه!
جونگ کوک سرشو از گوشی اورد بیرون:
_و دقیقا چرا؟!
جیمین: به دلایل شخصی!
_و دلایل شخصی میتونن اقدام به قتل کردن باشن؟!
جیمین اخم کرد:
_من اون کار رو از قصد نکردممم!
_از قصد نکردی ولی نزدیک بود تهیونگ رو بکشی!
_حالا که میبینی سر و مر و گنده نشسته جلوت!
_اره ولی بعد اینکه یک دوره فراموشی گرفت!
جیمین بلند شد و خطاب به جونگ کوک گفت:
_هر چند اون کار توسط من انجام شد ولی جونگ کوک شی لازمه بهت بگم این اصلا دلیلی نیست که من ازش بترسم و فرار کنم!
دلیله من چیزه دیگه ای و اصلا هیچ ربطی به شما و گروهتون نداره!
و متاسفم اینو بهت میگم ولی چطور میتونی انقدر کینه ای باشی؟!
نه تنها عصبانیت رو روی من خالی میکنی بلکه الکی الکی از هیونگه من بدت میاد! چرا چون داداشش منه بی عرضم؟!
بغضشو قورت داد...
دیگه اثری از اون شادی چند لحظه پیشش نبود!
ادامه داد:
_شاید این که من یک احمقِ دست و پاچلفتیم یکی از دلایلش باشه ولی یکی از دلایل اینکه نمیتونی باهاش کنار بیای اینکه حتی خودتم نمیتونی یا شایدم نمیخوای اون کینه کوفتی رو از زندگیت بیرون کنی!
تو تا موقعه ای که توی مشکل بودی به هر دری میزدی یک نفر برایه اجرات پیدا کنی!
حتی رو انداختی به کسی که ازش متنفری!
درست کاری که من و جین تمامه مدته زندگیمون انجام دادیم!
اینکه کارایی رو که ازش تنفر داری انجام بدی...
YOU ARE READING
My Guide | TaeJin
Romanceسوکجین و برادرش جیمین، برای پخش نشدن ماجرای تصادف گروه معروف بنگتن اجبارا برای معالجه وارد خوابگاه شون میشن. - +"دنیای من تاریک بود. انقدر پر پیچ و خم که حتی نمیدونستم باید برای نجات خودم از باتلاقی که هر لحظه بیشتر داخلش کشیده میشدم، به کجا قدم ب...
