21. beautiful

400 99 173
                                    

جین یونگ برای اولین بار از استدیو جی بی دیدن کرد و با دیدن اون همه تجهیزات سورپرایز شد

(اون واقعا عاشق موسیقیه )

با خودش فکر کرد

کنار یجی که هردوتاشون به صدای جی بی گوش میدادن روی کاناپه نشست

_واقعا امیدوارم اوپام یه خواننده ی معروف بشه! اونجوری میتونم توی صورت کسایی که چشم دیدنش رو ندارن بکوبمش! همه عاشقش میشن و اونم میگه بچ من خودم یکی رو دارم! جین یونگ اوپا تو به خاطر همسرش بودن کلی ادم ازت متنفر میشن!

جین یونگ خندید و سرشو تکون داد

_این برای من خطرناک نمیشه؟

_اوه باورم کن! تا وقتی برادرم کنارته هیچ اتفاقی برات نمیوفته

ولی کی قرار بود از جین یونگ در برابر جی بی محافظت کنه؟ هیچ کدومشون به این فکر نکردن!

_تقریبا وقت ناهاره! میرم یه چیزی برای خوردن بگیرم چیزی میخوای؟

یجی پرسید

_پیتزا عالیه

یجی رفت و جی بی کار ضبط اش تموم شد و از اتاق ضبط بیرون اومد. با دیدن جین یونگ اونجا تعجب کرد اما خوشحالی اش از تعجب اش خیلی قویتر بود

_میشه امضاتون رو داشته باشم؟

جین یونگ‌ بلند شد و با لبخند دندون نمایی پرسید

جی بی خندید و اروم روی سینه اش زد

_از کجا فهمیدی اینجام؟

_یه پرنده بهم‌ گفت

_احتمالا اون پرنده اسمش ایم یجی نبود؟

_ممکنه باشه

جین یونگ به جی بی نزدیک شد و دستاشو روی سینه اش گذاشت

_سلام جه بوم شی

_سلام جین یونگی! فقط من اینطوری فکر میکنم یا زیاد میای دیدنم؟ نه که خوشم نیاد ولی نباید الان به پدرت کمک کنی؟

_اون داره بهم اسون میگیره! بهرحال من دارم با پسر بهترین دوستش ازدواج میکنم و اینکه ما خیلی خوب با هم کنار میایم حتی خوشحال ترش میکنه

_کی فکرش رو میکرد ما همچین رابطه ی خوبی با هم داشته باشیم! حتی خوابم نمیدیدم که یکی مثل تورو به عنوان همسر دوست داشتنی ام، پارتنر اینده ام کنار خودم داشته باشم! و باهات یه خانواده تشکیل بدم

جین یونگ گونه هاش گل انداخت

_منم فکر نمیکردم با کسی مثل تو ازدواج کنم! مردی که در ظاهر مثل سنگه ولی قلبی از طلا داره! درواقع من از پدر و مادرم ممنونم که تورو برام انتخاب کردن

جه بوم دوباره لبخند زد و پیشونی جین یونگ رو بوسید

(عاشق شدن اینجوریه؟ همیشه همینقدر زیباست؟اینقدر گرم؟اینقدر ملایم)

bittersweet / JJPWhere stories live. Discover now