bittersweet / JJP

26.trap

اولش جه بوم نمیخواست باورش کنه

یکی از همون روزایی بود که به شدت سرش شلوغ بود و نمیتونست با جین یونگ وقت بگذرونه

امگاش به پارتی چن دعوت شده بود و جه بوم میخواست به خاطر اینکه نمیتونه همراهی اش کنه سرشو به دیوار بکوبه

تمام کار هایی که پدرش برعهده اش گذاشته رو تموم کرده و با خستگی روی تختش دراز کشیده بود.به گوشی اش نگاه کرد و دید که یه پیام جدید داره

از طرف جین یونگ:

_دلم برات تنگ شده بیب

جی بی بعد از خوندن لقب جدیدی که بهش نسبت داده بود گونه هاش گل انداخت قلبش تند میزد و پروانه ها توی شکمش میرقصیدند

_منم دلم برات تنگ شده

جواب داد و یه چت دیگه رو باز کرد

یونگجه:

_هیونگ همین الان جین یونگ رو دیدم! توهم اینجایی؟

_مارک هیونگ هم اینجاست،امروز روز شانسمه

_ کی مارک هیونگ و جین یونگ اینقدر صمیمی شدن؟ آههه خیلی حسودیم شد کاش من جای اون بودم و با مارک میرقصیدم!:(((

جه بوم اخم کرد...مارک گفته بود که میره یه سری از دوستای دوران بچگی اش رو ببینه!! اون با چن دوسته؟

پس چرا نگفته بود که داره میره پارتی چن؟و چرا داره با جین یونگ میرقصه؟

فکری که داشت توی سرش شکل میگرفت و روی اعصابش میرفت رو پس زد

(دوستا هم با هم میرقصن!مخصوصا وقتی کسی دیگه ایی نیست باهاش برقصی)

جه بوم به خودش گفت!خودشو به خاطر اینکه اینجوری در مورد دوتا از مهم ترین ادمای زندگی اش فکر کرده نمیبخشید

پیام بعدی در واقع یه عکس بود

جه بوم بازش کرد اما خیلی سریع پشیمون شد!جین یونگ،جین یونگ اون و مارک هیونگ نزدیک به هم بودن،خیلی نزدیک و به نظر میرسید دارن همو میبوسن

(قطعااز زاویه ی بدی گرفته شده! از دست یونگجه و استعداد بدش تو گرفتن عکس)

سر خودش غر زد

Missed call from youngjae

_هیونگ جواب بده

Missed call from youngjae
Missed call from youngjae

_هیونگ وقتی پیامام رو خوندی بهم زنگ بزن

Missed call from youngjae

همین الانشم پروانه ها از بین رفته بودن و جاشو یه حس بد مثل حس بالا اوردن گرفته بود

روی شماره زد و گوشی رو به گوشش چسبوند

بیپ
بیپ
بیپ
بیپ
ب...

_...بله هیونگ

فکر زیادی نمیخواست تا تشخیص بده اون صدای خفه متعلق به دوستشه.صدای خفه ایی که ممکن بود به خاطر سرماخوردگی یا گلو درد به وجود اومده باشه...شایدم به علت گریه برای یه مدت طولانی