سلااااام سلاااامممم 😃🤚🏻
اومدم با یه پارت دیگههه 🤩💃🏻
داستان داره جالب میشه قند عسلاممم 😈منتظر ووت و کامنت هاتون هستم .. مرصی که تا الان حمایت کردید 😍😘
*اصلا هم باهاتون قهر نیستم که دیفرنت رو به شرط نمیرسونید 😒😒
بریم که داشته باشیم ... 😈😈😈
.
.
.
.
.
پلکایه سنگینش رو باز کرد اما هنوز هم گنگ بود ... با چشمایه قرمز و پف کرده اتاق رو آنالیز میکرد تا بفهمه کجاس ...
اوه .. اون اتاق خودشون بود ..
کی رسیده بود ؟؟ کی آورده بودش اصن ..
هیچی دیگه یادش نمیومد
سعی کرد نیم خیز شه اما همین که تکون خورد آخ بلندی بخاطر بدن دردناکش از گلوش فرار کرد ...
لعنتی انگار تصادف کرده بود انقد تنش کوفته شده و درد داشت
چشماش پر از اشک شد اما اجازه نداد پایین بریزن .. لبش رو به دندون گرفت و بدن دردناکشو تکون داد .
با زحمت زیاد از روی تخت بلند شد و خودشو پرت کرد تو حموم .. بدنش آش لاش و خونی بود و بغض داشت خفه ش میکرد اما پشیمون هم نبود ...
تو آیینه نگاهی به خودش انداخت .. نقطه به نقطه بدنش کبود و خون مرده بود .. بدن سفید و برفیش حالا دیگه تنها رنگی که به خودش نداشت همون سفید بود ...اون خط خطی هایی که برامده شده بودن ...
تو آیینه به خودش لبخند زد
+عیب نداره نایل ..
+ همه چی تموم شد ...
همینجوریی با خودش زمزمه میکرد و خودشو زیر دوش گرفت ...
با برخورد آب به زخماش هیسی کشید و خودش رو زیر دوش بیرون کشید ... اما بلاخره که باید خودشو تمیز میکرد ... با کف دستش اشکایی که از چشمش پایین ریخت رو پاک کرد و دوباره زیر دوش رفت
کاشکی میشد دلش رو خالی میکرد ... اون چیزی خفه ش کرده بود رو فریاد میزد .. کاشکی مثل همین آب که روی بدنش جاری بود میشد از وجودش خارجش میکرد ..
نفهمید چیشد که مثل بچه ها زیر دوش نشست و بغضش ترکید ... از ته دل واسه خودش و سرنوشتش اشک میریخت و صدای هق هقاش کل حموم رو پر کرده بود
انقد گریه کرد که دیگه به سکسکه افتاده بود ، وقتی دیگه اشکی برای ریختن نداشت بلند شد و به حموم کردنش رسید
بعد از چند دقیقه که علاوه بر کبودی هایه خودش ، با رد لیف های محکمی که به خودش کشیده بود و قرمز شده بودن از حموم بیرون اومد
YOU ARE READING
My Sweet Creature[N.S]
Fanfiction"عذاب وجدان داشت خفه ش میکرد .. نباید انقد سریع تصمیم میگرفت .. اشتباه بزرگی انجام داده بود که بدجوری داشت میسوزوندش ... اون چه غلطی کرده بود!!! " Story by me : Moby ❌ Boy x Boy ❌ Smut ❌BDSM ❌ Violence mobynarry_1D