سلام سلاممم 😃🤚🏻
حالتون چطوره .. اومدم با یه پارت دیگه
کاور بوک شرحه شرحم کردددد 😭
مرصی که حمایت میکنید و بوکمو میخونید 🥺
لاو یو سووو ماچ 💛🤗
ووت و کامنت هم فراموش نشه
بریم که داشته باشیم 😈😈😈
.
.
.
.
.
مثل بچه ها تو بغل زن میانسال که سعی در آروم کردنش داشت ، گریه میکرد
_ من هیچی نمیدونم .. هیچی از محبت نمیدونم هیچی از عاشقی نمیدونم ... شاید اگه یاد میگرفتم این چیزارو انقد دل سنگ نبودم و اون کارو باهاش نمیکردم
_ من اونو نابود کردم
مری : درمورد کی حرف میزنی ؟؟
هری خیلی یهویی سرش رو بلند کرد و گفت
_ میخایی بدونی چرا امروز انقد حواس پرت بودم و اصلا نمیفهمیدم که پشت دری ؟؟ بزار بهت بگم .. من داشتم آلبومی که چند وقت پیش واسه خودم درست کرده بودم رو نگاه میکردم ... اون موقع که تو مادرید بودم
سریع به سمت میز قهوه ای رنگش رفت و ادامه داد
_ خودم درستش کردم ... میدونی .. این یه چیز خیلی شخصیه برام و فقط آدمایه مهم زندگیم رو توی این آلبوم گذاشتم
بعد از چند دقیقه هری با یه آلبوم کوچیک که به اندازه برگه هایA5 بود برگشت و کنار مری نشست
_ تو اولین و آخرین کسی هستی که اینو بهت نشون میدم چون حس میکنم تازه یه مامان دارم و میخام مهم ترین ادمایه زندگیمو نشونت بدمبا پشت دست اشکاشو پاک کرد و شروع کرد به باز کردن آلبومش
اولین صفحه رو باز کرد و طبق گفتش عکس اولین فرد مهم زندگیش به نمایش درومد
عکس نایل توی روز تولدش و دهن پر از کیکش ...
یادش اومد وقتی اون عکس رو گرفت نایل با شوق داشت کیک مورد علاقه شو میخورد و بخاطر صدا زدن اسمش توسط هری خیلی یهویی به سمت هری برگشت و همون لحظه عکس رو گرفت .. صورت کیک مالی شدش و اون عینک کیوتی که روی چشماش بود باعث میشد دل هرکسی رو ببره
چقد اون شب بهشون خوش گذشت
اون شب نایل انقدر سوییت و کیوت شده بود که هری دلش میخاست یه لقمه ش کنه
لبخند بزرگی روی لبش نشسته بود که چال لپاش دوباره گود افتادن
KAMU SEDANG MEMBACA
My Sweet Creature[N.S]
Fiksi Penggemar"عذاب وجدان داشت خفه ش میکرد .. نباید انقد سریع تصمیم میگرفت .. اشتباه بزرگی انجام داده بود که بدجوری داشت میسوزوندش ... اون چه غلطی کرده بود!!! " Story by me : Moby ❌ Boy x Boy ❌ Smut ❌BDSM ❌ Violence mobynarry_1D