LET ME FOLLOW

s🅰ut.3H.L.E

ا۳مات حذف شده از این بوک هستش
لطفا اگه با تریسام , روابط اینچنینی مشکل دارید نخونیدش
هری.ادوارد لویی
اگه میخواید متوجه بشید بهتره داستانو با روالی سانسور شده از قسمت قبل بخونید , اون قسمت تحریف شده اس یکم 😂🍺
لاو یو گایز این نوشته مال چند سال پیشه پس ایراد نگیرید

🔔🔔🔔🔔🔔🔔🔔🔔

وقتی هردو متوجه نگاه هم شدن ادوارد پلکاشو بست و لبای لویی رو بین لبهاش گرفت , از جاش بلند شد هری دستشو از دست ادوارد بیرون اورد و انگشتاشو روی پهلو های لویی کشید و بعد تی شرتشو از تنش دراورد

از پشت لویی رو بغل کرد و لبهاشو روی گرن لویی کشید و دستشو روی پوست لویی حرکت داد

صدای ناله اش با مکیده شدن لبهاش بین لبهای ادوارد دیگه شنیده نشد و فقط برخورد خیس لبهاشون بود که به گوش میرسید

لویی دستشو پشت گردن ادوارد برد , بدنش تحمل اینهمه لذت و نداشت 
نمیتونست رو زانوهاش بایسته , برای گرفتن خودش تقلا کرد و به پوست گردن ادوارد چنگ زد

ادوارد دستشو روی شلوارد لویی کشید و بعد باز کردن بند هاش اونو پایین کشید

دستشو روی باسن لویی کشید و وقتی تونست اونو توی کفت دستاش بگیره محکم فشارشون داد و بعد رها کردنشون ضربه ی محکمی بهش زد

لویی سرشو عقب برد و ناله کرد , سرشو رو شونه هری گذاشت وقتی هری حتی بهش مهلت نداد که نفس بکشه و لبهاشو بوسید بدنشو به جلو خم کرد تا شاید از لذتی که داشت تمام وجودشو آتیش میزد رها بشه اما همینکه خودشو جلو کشید ادوارد لباشو روی نوک سینه ی لویی گذاشت و اونو به داخل دهنش کشید و رها کرد

همین کافی بود تا سرشو از لبهای هری دور کنه و با صدای بلند ناله کنه
سینه اش با شور و اشتیاق زیاد برای نفس کشیدن مدام بالا و پایین میشد , به خوبی میدونست کاملا تحریک شده وقتی گرمی مایعی رو روی شکمش حس کرد

دستایی که هر لحظه به نرمی روی پوستش نوازشش میکردن همراه با خیسی لبهایی نرم روی پوست بدنش اونو به مرز دیوونگی میبرد

پشت به ادوارد که حالا کاملا لخت شده بود و لویی رو اسکین به اسکین به خودش چسبونده بود
دستشو روی شکم لویی گرفت بود و دیکشو بین ران های خوش تراش لویی عقب و جلو میکشید  پوستش هر لحظه سفت و سفت تر شدنشو بهش نشون میداد

هری دستشو رو دیک لویی کشید و بوسه ای روی گردن لویی گذاشت و بعد به ادوارد که حالا چشماشو وا کرده بود نگاه کرد

کمی خودش جلو کشید و سینه اشو به سینه لویی چسبوند و ادوارد دستشو کنار گونه ی هری گذاشت و زبونشو رو لبهای هری کشید
هری با نیاز به بیشتر خاستن لباشو از هم وا کرد و سمت لبهایی که ازش دور شدن سرشو جلو برد