♤ 25 ♤

1.4K 340 366
                                    

-You don't talk, how do I know you?

+Have you ever paid attention to what I did for you?

-تو حرف نمیزنی , من چطور بشناسمت ?

+تاحالا به کارهایی که برای تو انجام دادم, توجه کردی?

VOTE🌟

........................

هری از ماشین پیاده شد و درو برای خانوم مورگن باز کرد
وقتی همراه پسر کوچیکش وارد خونه ی مورگن ها شدن بادیگارد های دم در از جلوی راه کنار رفتن و درو براشون باز کردن

زیاد طول نکشید که سناتور مورگن با عصای دستش سمت هری اومد
به دخترش نگاهی کرد و برای دیدن نوه اش خم شد , دستی روی موهاش کشید و بعد لبخندی که انگار فقط اون پسر میتونست ببینه ,از جاش بلند شد

:فیلیپ خانوم و به اتاقش راهنمایی کن

فیلیپ بلافاصله همراه خانوم مورگن و پسرش سمت پله ها رفتن و توی سالن بزرگ اون خونه هری با دستای توی جیبش رو به روی مورگن ایستاد

:وقتی زنگ زدی

دستشو سمت فضای پشتش که مبل های سلطنتی به چشم میخورد دراز کرد و همراه هری سمتشون رفت

:فکر میکردم داری شوخی میکنی

:شوخی? فکر کردم دنیای شما با این کلمه غریبه اس

مورگن روی مبل نشست و دو بار عصاشو بالا اورد و دوباره زمین کوبید

:شاید بازنشسته شدنم , گذروندن وقت با نوه ام بتونه منو به دنیای ادمای عادی برگردونه?

:نه ولی میتونه یه تظاهر به عادی بودن باشه با توجه به اینکه سیاست مدارا بازیگرهای قهاری هستن

مورگن لبخندی زد و نگاهشو پایین انداخت

:اره , بهت میاد که رئیس جدید گنگ باشی , ترس با تو هیچ رفاقتی نداره

:جدید ? این گنگ و استایلز ها ساختن , بزرگش کردن پاش خون دادن اگه خودسری هایی شد و کسی مثل داماد شما روی کار اومد شاید بخاطر قدرتی بود که از طرف شما دریافت میکرد !

:میدونی داری چی میگی? این یه تهدیده ? اینکه من کمکش کردم و حالا ما دشمنیم ?

:ولی انگار ترس با شما وارد رفاقت شده , فکر میکنم زیادی درگیر بازیگری تو زندگی عادی شدین , من اهل معامله ام میدونید که با کارهایی که کردین این حق و دارم که یه شبه شمارو هم بفرستم ور دست دامادتون ..اما

هری از جاش بلند شد و به مورگن نزدیک شد

:اگه سناتور جدید کالیفورنیا پیتر فاستر بشه , ممکنه بتونم خشممو کنترل کنم , و اینده ی نوه اتون همونی باشه که الان تو سرتونه

LET ME FOLLOWWhere stories live. Discover now