ماشینشو دم مطب پارک کرد و دسته گلی که خریده بود رو برداشت و از ماشینش پیاده شد و رفت تو مطب..
از پله ها بالا رفت و دم اتاق دکتر یا همون دوستش نگه داشت..
تقه ای به در زد و وارد اتاق شد و دختر زیبای مو طلایی رو دید که مشغول کاره..
لبخندی رو لباش نشست و با لحجه فرانسویش گفت:"سلام برلیان!"
دختر مو طلایی سرش و بالا آورد و با دیدن جونگکوک لبخند خوشحالی زد و دست از کارش کشید و گفت:
"سلام جونگکوک"
جونگکوک دسته گل رو به سمت برلیان گرفت و برلیان با لبخند عمیقی که رو لباش بود دسته گل رو از جونگکوک گرفت و گفت:
"ممنونم! خیلی زیبان!"
جونگکوک با لبخندش گفت:
"اوهوم! درست مثل تو!"
برلیان لبخند خجلی زد و بعد از ثانیه ای گفت:
"عا راستی از عینکت استفاده میکنی مگه نه؟"
جونگکوک دستی به موهای خوش حالتش کشید و گفت:
"راستش..یادم میره!"
برلیان اخمی کرد و گفت:
"احمقی جونگکوک؟ اگه همینطور پیش بری چشمات آسیب جدی میبینه!"
جونگکوک آهی کشید و گفت:
"باشه حتما ازش استفاده میکنم! الان واسه اینچیزا نیومدم!"
برلیان از پشت میزش بلند شد و تلفن رو برداشت و گفت:
"دو فنجون قهوه لطفا!"
دوباره تلفن رو سرجاش گذاشت و روبروی جونگکوک نشست و پاشو رو پای دیگه اش انداخت و گفت:
"جدی؟ چی شده؟"
جونگکوک با لبخند کوچیکی گفت:
"راستش دارم برمیگردم کره! باید زودتر از اینا میگفتم ولی واقعا سرم شلوغ بود! متاسفم!"
برلیان با شوک کمی به جلو خم شد و گفت:
"برمیگردی کره؟ کِی؟"
جونگکوک خواست چیزی بگه که با تقه در متوقف شد و پسر جوونی وارد اتاق شد و سینی فنجون قهوه ها رو جلوشون رو میز گذاشت و جونگکوک با لبخند کوچیکی گفت:
"ممنون!"
پسر تعظیم کوچیکی کرد و از اتاق خارج شد.. جونگکوک با جدیت گفت:
"راستش فردا ظهر پرواز دارم!"
برلیان چند بار پلک زد و گفت:
"تو فردا ظهر پرواز داری و اینو الان بهم میگی؟"
جونگکوک گوشه لبشو گزید و گفت:
YOU ARE READING
𝐒𝐡𝐲 𝐊𝐢𝐭𝐭𝐞𝐧|✔︎
Romanceshy kitten~ کیتن خجالتی~ °•✮•° 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗 𝑺𝒊𝒅𝒆 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝒏𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆_𝒉𝒚𝒃𝒓𝒊𝒅_𝒔𝒍𝒊𝒄𝒆 𝒐𝒇 𝒍𝒊𝒇𝒆_ 𝒇𝒍𝒖𝒇𝒇_𝒔𝒎𝒖𝒕_𝒎𝒑𝒓𝒆𝒈 "گوکی مال منه!" "اره بیبی من مال توام!" جئون جونگکوک است...