نگاهی به ساعت مچیش انداخت و سوار ماشینش شد که صدای زنگ موبایلش توجهش جلب کرد،با حواس پرتی جواب داد:
"بله؟"
...
"عا سلام! ممنون!"
...
"بله؟"
...
"چطور؟"
...
"اره! پیش جین هیونگ کنار دوستاشه و الان میخوام برم دنبالش!"
...
"آنا میدونی که طفره رفتن متنفرم!"
...
اخمی کرد و جواب داد:
"چرا؟"
...
"خیلی خب!"
...
"خدافظ!"
با اعصاب خوردی تماسش و قطع کرد و با اخمی که رو پیشونیش جا گرفته بود به سمت پرورشگاه جین راه افتاد!
به جین پیام داده بود و گفته بود تهیونگ و بفرسته و حالا تو ماشین منتظرش بود!
تهیونگ با هیجان به سمت ماشین اومد و سوار شد و با شوق گفت:
"سلاااام گوکییی"
"سلام.."
جونگکوک جواب داد و تهیونگ از اینکه جونگکوک مثل همیشه بهش جواب سلام نداده بود و اخم غلیظی رو پیشونیش بود ناراحت شد و لباش و تو دهنش کشید و بعد از مکثی گفت:
"گوکی؟"
"هوم؟"
جونگکوک همونطور که به سمت خونه میروند جواب داد و تهیونگ با لبای آویزونش گفت:"گوک؟"
جونگکوک نیم نگاهی به تهیونگ انداخت و گفت:
"چیشده؟!"
تهیونگ لب گزید و نگاهش و از جونگکوک گرفت و گفت:
"چیزی..نیست!"
بغض کرده بود و سرش و به شیشه ماشین تکیه داد و گوشش با ناراحتی تکون های ریزی میخورد!
جونگکوک هیچوقت عادت نداشت اینطور باهاش رفتار کنه و همین باعث ناراحتیش شده بود!جونگکوک رمز در رو زد و همراه با تهیونگ وارد خونه شد و کتش و به همراه کیفش و روی کاناپه انداخت و وارد آشپزخونه شد و تهیونگ بزاق دهنش و قورت داد و سعی کرد بغضش و کنترل کنه..!
با صدای جونگکوک به خودش اومد:
"بیا ناهار بخوریم!"
"من..با جین هیونگ و هانا خوردم!"
تهیونگ گفت،اما..دروغ گفته بود!جونگکوک پشت میز نشست و بدون اینکه نگاهی به تهیونگ بندازه جواب داد:
"خیلی خب! میخوای استراحت کن!"
ESTÁS LEYENDO
𝐒𝐡𝐲 𝐊𝐢𝐭𝐭𝐞𝐧|✔︎
Romanceshy kitten~ کیتن خجالتی~ °•✮•° 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗 𝑺𝒊𝒅𝒆 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝒏𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆_𝒉𝒚𝒃𝒓𝒊𝒅_𝒔𝒍𝒊𝒄𝒆 𝒐𝒇 𝒍𝒊𝒇𝒆_ 𝒇𝒍𝒖𝒇𝒇_𝒔𝒎𝒖𝒕_𝒎𝒑𝒓𝒆𝒈 "گوکی مال منه!" "اره بیبی من مال توام!" جئون جونگکوک است...