"بله بابا؟":جونگکوک زود خودت و برسون خونه عمه یسونگ!
پدرش فرصت حرف زدن به جونگکوک نداد و تماسشو قطع کرد..
جونگکوک با اخم به گوشیش خیره شده بود و تهیونگ با چشمای درشت و گیجش به جونگکوک نگاه میکرد
"گوکی؟"
جونگکوک نگاهش و به تهیونگ داد و آهی کشید و گفت:
"خوشگلم من میبرمت خونه باید برم یه جایی کار دارم،زود برمیگردم خب؟"
تهیونگ اخمی کرد و گفت:
"نه! نمیخوام! بازم میخوای من و تنها بزاری!"
جونگکوک سرش و به طرفین تکون داد و دست تهیونگ و گرفت و بوسه ای پشت دستش گذاشت و گفت:
"نه عزیزم،زود برمیگردم!"
تهیونگ با بغض لباش و تو دهنش کشید و با چشمای اشکیش به جونگکوک خیره شد و با صدای لرزونش گفت:
"میخوای کجا بری؟ تو که همین تازه برگشتی.."
"گفتم که زود میام خب؟"
جونگکوک گفت و تهیونگ با حرص جیغ خفه ای کشید و گفت:
"گفتم کجا؟ منم میام!"
"تهیونگ؟"
جونگکوک با ناباوری گفت و تهیونگ با نفس های تندش به جونگکوک خیره شده بود و گفت:
"تو یه دروغ گویی! دیگه دوسم نداری! من د......."
جونگکوک نذاشت حرفش کامل بشه و لباش و روی لبای بیبیش گذاشت و مک محکمی به لباش زد..!
به نوبت و به تندی لباش و میبوسید و میمکید!
دستاش و بالا آورد و دو طرف صورت تهیونگ گذاشت و اشکاش و پاک کرد و سرش و کج کرد و مک عمیقی به لباش زد و به آرومی ازش جدا شد..!
پیشونیش و به پیشونی تهیونگ تکیه داد و نفس عمیقی کشید و عطر شیرین تهیونگ و نفس کشید و بوسه ای پشت پلک های خیسش گذاشت و گفت:
"من خیلی خیلی عاشقتم بیبی! این و هیچوقت یادت نره!"
تهیونگ سرش و تو گردن جونگکوک فرو برد و زمزمه کرد:
"پس کجا میخوای بری؟"
جونگکوک بوسه ای رو موهای طلایی رنگ پسر گذاشت و گفت:
"خونه عمه یسونگ.."
تهیونگ سرش و از گردن جونگکوک بیرون آورد و با چشمای لرزونش به جونگکوک خیره شد و گفت:
"ت..تو..ب..بازم..."
جونگکوک بوسه ای رو لبای سرخش گذاشت و گفت:
"آروم باش خب؟ هیچ اتفاقی نمیفته!"
بوسه ای رو گوش های لرزون و مخملی پسر گذاشت و گفت:
VOCÊ ESTÁ LENDO
𝐒𝐡𝐲 𝐊𝐢𝐭𝐭𝐞𝐧|✔︎
Romanceshy kitten~ کیتن خجالتی~ °•✮•° 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗 𝑺𝒊𝒅𝒆 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝒏𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆_𝒉𝒚𝒃𝒓𝒊𝒅_𝒔𝒍𝒊𝒄𝒆 𝒐𝒇 𝒍𝒊𝒇𝒆_ 𝒇𝒍𝒖𝒇𝒇_𝒔𝒎𝒖𝒕_𝒎𝒑𝒓𝒆𝒈 "گوکی مال منه!" "اره بیبی من مال توام!" جئون جونگکوک است...