چند روزی گذشته بود و تهیونگ به کمک جونگکوک سرماخوردگیش بهتر شده بود!
البته با کلی نق نق و غر زدن داروهاش و سوپش و میخورد!
امروز روز تعطیل بود و جونگکوک تصمیم داشت تا تهیونگ و ببره و باهم دوری بزنن!
"تهیونگی؟ کجایی بیبی؟"
جونگکوک دم پله ها صداش زد و تهیونگ هم متقابلا با صدای بلندی تا به گوش برسه گفت:
"اینجام گوکی! تو اتاق!"
جونگکوک گوشیش و از روی کانتر برداشت و از پله ها بالا رفت و وارد اتاق شد و تهیونگ رو دید که داشت لباسش و عوض میکرد و متوجه اومدنش نشده بود!
نیشخندی زد و جلو رفت و دستاشو جلوی شکم تهیونگ حلقه کرد و اون و توی بغلش کشید!
تهیونگ هینی کشید و با پیچیدن عطر جونگکوک زیر بینیش لبخندی زد و داغی گونه هاش و حس میکرد!
جونگکوک بوسه ای رو کتف پسر گذاشت و زمزمه کرد:
"بیبی شیرین من؛میخوایم بریم بیرون..!"
تهیونگ با هیجان گوش هاش بالا پریدن و دمش و با شیطنت لای پای جونگکوک برد و گفت:
"واقعا؟ کجا میریم؟"
جونگکوک تکخندی کرد و از بازوی پسر گرفت و اون و به سمت خودش برگردوند و تیشرتی که دست پسر بود رو گرفت و تنش کرد و گفت:
"اوهوم! شاید با جینی و مونی هیونگ بریم!"
تهیونگ لبخند دندون نمایی زد و دستاش و دور گردن جونگکوک حلقه کرد و بوسه ای رو گونه مرد گذاشت و گفت:
"هورااااا! کی میریم؟"
جونگکوک دستش و بالا آورد و موهای لخت پسرش رو نوازش کرد و گفت:
"احتمالا یک ساعت دیگه!"
تهیونگ غر زد:
"نمیشه الان بریم؟ لطفااا"
جونگکوک لبخند کوچیکی زد و دستش و زیر رون های پسر گذاشت و بغلش کرد و به سمت تخت رفت و روی تخت نشست و تهیونگ و روی پاهاش نشوند و گفت:
"نمیشه بیب! به جین هیونگ گفتم و گفت جایی کار داره و یه ساعت دیگه باهم میریم!"
تهیونگ به عنوان فهمیدن سری تکون داد و سرش و رو قفسه سینه جونگکوک گذاشت و دستش و بالا آورد و با انگشت هاش نقش های فرضی رو قفسه سینه مرد کشید و گفت:
"گوکی.."
"جونم؟"
"امم..کی میریم پیش اوما؟!"
جونگکوک یه تای ابروش و بالا انداخت و گفت:
"ببینم دلت براش تنگ شده؟"
DU LIEST GERADE
𝐒𝐡𝐲 𝐊𝐢𝐭𝐭𝐞𝐧|✔︎
Romantikshy kitten~ کیتن خجالتی~ °•✮•° 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝒌𝒐𝒐𝒌𝒗 𝑺𝒊𝒅𝒆 𝑪𝒐𝒖𝒑𝒍𝒆 : 𝒏𝒂𝒎𝒋𝒊𝒏 𝑮𝒆𝒏𝒓𝒆 : 𝒓𝒐𝒎𝒂𝒏𝒄𝒆_𝒉𝒚𝒃𝒓𝒊𝒅_𝒔𝒍𝒊𝒄𝒆 𝒐𝒇 𝒍𝒊𝒇𝒆_ 𝒇𝒍𝒖𝒇𝒇_𝒔𝒎𝒖𝒕_𝒎𝒑𝒓𝒆𝒈 "گوکی مال منه!" "اره بیبی من مال توام!" جئون جونگکوک است...