𝐒𝐡𝐲 𝐊𝐢𝐭𝐭𝐞𝐧|✔︎

⊱ᴘᴀʀᴛ 27⊰

"فک نمیکنی این کارت یکم بیشعوری محسوب بشه؟!"

دختر هیبرید روباه لای دندون هاش غرید و پسری که هیبرید گرگ بود خر خری کرد و یه تای ابروش و بالا انداخت و گفت:

"کیم میسو شی فک نمیکنی زیادی خود شیرینی؟"

میسو..هیبرید روباهی با چشمای کشیده و خوشگلش بود و جذاب..البته این نظر هانا بود که میسو به چشمش جذاب میومد..!

میسو با اخمش به سمت هیبرید گرگ خم شد و گفت:

"بار آخرت باشه که تورو دور و بر هانا میبینم!"

هیبرید گرگ با تخسی انگشت اشاره اش و روی قفسه سینه میسو کوبوند و گفت:

"و تو چیکاره اشی؟ زیادی خود شیرین بنظر میرسی که داری اینطوری باهام دعوا میکنی؟!"

میسو خنده هیستریکی کرد و گفت:

"جدا؟ دعوا؟ تو کسی نیستی که من بخاطرش ذهنم و درگیر کنم و صدام و ببرم بالا! پس به نفعته گورتو گم کنی!"

تهیونگ با لبای آویزونش بازوی میسو رو کشید و گفت:

"میسو نونا لطفا ولش کن! حال هانی خوب بنظر میرسه!"

میسو چشمی چرخوند و انگشت اشاره اش و به سمت در خروجی گرفت و گفت:

"گمشو بیرون تا نزدم دندون هاتو تو دهنت خورد نکردم!"

هیبرید گرگ تکونی نخورد و دم پر خزش و تکون داد و میسو نفس تندی کشید و با تکون نخوردن هیبرید گرگ عصبی شده بود و به سمتش هجوم برد و یقه اشو تو مشتش گرفت و گفت:

"دلم نمیخواد مشت خوشگلم و تو صورت زشتت بکوبونم! یالا گمشو بیرون!"

هلی به هیبرید گرگ داد که هیبرید گرگ خر خری کرد و بیرون از اتاق رفت!

میسو هوفی کشید و فوتی کرد تا موهاش از جلو چشماش کنار برن و گفت:

"هانی کجاست؟"

تهیونگ همونطور که شکم برآمده اش و نوازش میکرد گفت:

"انگار خیلی ترسیده بود جینی هیونگ اون و برده پیش نامجونی هیونگی!"

میسو آهی کشید و گفت:

"اولین بارش نیست که اذیتش کرده مگه نه؟!"

تهیونگ لب گزید و گفت:

"ت..تو از کجا میدونی؟"

میسو پوزخندی زد و گفت:

"واکنشی که اول کیوتیم نشون داد،واضح بود که اولین بارش نیست که اون هیبریده عوضی اذیتش میکنه! اما انگار این دفعه زیادی دلش کتک میخواست پاش و از گلیمش دراز تر کرده!"

تهیونگ با حس کمر درد آخی گفت و میسو به سرعت سمتش رفت و زیر بازوی پسر رو گرفت و اونو روی تخت نشوند و گفت: