⊱ᴘᴀʀᴛ 13⊰

9.1K 1.2K 204
                                    


"پس..پس یعنی..ته ته وقتی گوکی رو میبینه قلبش تند تند میزنه یعنی عاشقشه؟"

جونگ‌کوک با تعجب به تهیونگ خیره شده بود و تهیونگ تو بغل جونگ‌کوک چرخید و گفت:

"ته ته عاشق گوکیهههه! گوکی مال ته ته‌اس!"

بعد حرفش دستاش و بالا آورد و دو طرف صورت جونگ‌کوک گذاشت و لباش و روی لبای جونگ‌کوک کوبوند!

جونگ‌کوک بهت زده به تهیونگ که گونه هاش سرخ و گوش هاش میلرزید و لباش هنوزم رو لباش بود..خیره بود!

تهیونگ آروم عقب کشید و با چشمای اشکیش به جونگ‌کوک خیره شد و زمزمه:

"گوکی دوستم نداره؟عاشق‌‌..ته ته..نیست؟"

جونگ‌کوک هول شده بوسه ای رو پیشونی تهیونگ گذاشت و گفت:

"البته که دوستت دارم! منم عاشقتم بیبی!"

تهیونگ فین فینی کرد و مشت کوچیکش و بالا آورد و چشماشو مالوند تا از ریزش اشک هاش جلو گیری کنه و گفت:

"پس..پس چرا بوسم نکر-"

جونگ‌کوک نزاشت به حرفش ادامه بده و لباش و به لباس سرخ پسرش وصل کرد و آروم شروع به مکیدن لباش کرد..!

تهیونگ از شوک هیجان و لذت گوش هاش میلرزید و جونگ‌کوک دستاشو دور کمر پسر چشم آبیش حلقه کرد و به نوبت لبای بالا و پایینش و میمکید!

تهیونگ لباس جونگ‌کوک و تو مشتش فشرد و دمش از لذت هیجان بوسه به آرومی تکون می‌خورد!

آروم دمش و رو پاهای جونگ‌کوک کشید و جونگ‌کوک با مک عمیقی از لبای پسر دل کند!

عقب کشید و به تهیونگ که با چشمای درشت و آبیش و گونه هایی که از خجالت سرخ شده بودن..خیره شد!

دستش و بالا آورد و شصتش و رو لبای قرمز پسر کشید!
جوری لمسش میکرد که انگار ظریف ترین چیزیه که تا حالا دیده!

بوسه ای رو گونه تهیونگ گذاشت و گفت:

"گوکی خیلی خیلی دوستت داره کیتن!"

تهیونگ سرش و تو قفسه سینه جونگ‌کوک فرو برد و جونگ‌کوک تکخندی کرد و با شیطنت گفت:

"دوسش داشتی؟ دوست داری بازم کلی بوست کنم و لبای خوشگلتو قرمز تر کنم؟"

تهیونگ خر خری کرد و مشت ضعیفی به بازوی جونگ‌کوک زد و گفت:

"بسههه! ته ته خجالت میکشه!"

"چرا کیتنم خجالت میکشه هوم؟"

تهیونگ لب گزید و سرش و بالا آورد به جونگ‌کوک خیره شد و گفت:

"ته ته کیتن توعه؟ مال خودِ خودته؟"

جونگ‌کوک سرش و پایین برد و بوسه ای پست پلک های پسر گذاشت و گفت:

𝐒𝐡𝐲 𝐊𝐢𝐭𝐭𝐞𝐧|✔︎Where stories live. Discover now