رمز رو وارد کرد و در با صدای بوق کوتاهی باز شد. نوری که به خاطر تلوزیون راهروی تاریک رو روشن کرده بود به یک باره قطع شد. میتونست صدای تکونهای مضطرب اون توله دردسرساز رو بشنوه.
دستش رو روی دیوار کشید و با پیدا کردن کلید تکپل چراغ وسط سالن رو روشن کرد. نگاهی به کیونگسویی که دستمال کاغذیهای توی مشتش رو به سرعت پشتش مخفی کرده بود انداخت.
+باز تو رو تنها گذاشتم این از این کارا کردی؟
-هیونگ من که بهت گفتم اگه خیلی نگرانمی میتونی خودت به فاکم بدی.
چان چشم هاش رو توی کاسه چرخوند و گفت:
+بلیتها رو کنسل کردی؟
کیونگ پشت سر یول وارد آشپزخونه شد و دستمالها رو توی سطل انداخت. دستاش رو زیر شیر آب سرد گرفت تا تمیز کنه.
-سازمان میخواد بدونه چرا نتونستی هانیو رو بکشی حتی شلیک هم نداشتی. نونا خیلی عصبانی بود!
+موقعیتش نبود. همه چیز برخلاف برنامه پیش رفت.
-تا حالا کجا بودی؟
چان نیم نگاهی به صورت تخس پسرک که با حالت مچ گیرانهای سئوالش رو پرسیده بود کرد:
+اینو هم سازمان پرسیده؟
چان به سمت سینک رفت تا دستاشو بشوره. کیونگ از پشت هیونگش رو بغل کرد و گفت:
-اینو من پرسیدم چون نگرانت بودم هیونگ! لطفا مراقب خودت باش.
چان ضربهی آرومی روی دست پسرک زد:
+زودتر برو باقی موندهی آثار خود ارضایت رو از روی کاناپهام پاک کن .
کیونگ نقنقی کرد و خودشو عقب کشید. همونطور که از آشپزخونه بیرون میرفت، گفت:
-پس این سازمان کونی کی قراره اجازه بده دوست پسر داشته باشم؟
+تو هنوز به سن قانونی نرسیدی. ربطی به سازمان نداره.
کیونگ از توی سالن داد زد:
-چندماه دیگه میرسم. هیونگ میتونم کادوی تولدم یه تتو شکل مال تو داشته باشم؟
یول دست هاش رو با حوله خشک کرد و خیره به انگشتهاش سئوال کیونگ رو بی جواب گذاشت.
زمان حال:
با سنگینی چیزی روی شونههاش، به سرعت سرش رو بالا آورد و به اون مردی که اخلاقش اصلا شبیه پوست شکلاتیش وسوسه کننده نبود، نیمنگاهی انداخت. تکونی به شونههاش داد و کت مرد از روی تنش سر خورد و روی زمین افتاد. جونگین نتونست جلوی لبخند زدنش رو بگیره. کنار پسر نشست و یکی از لیوان های داغ توی دستش رو سمت اون گرفت.
کیونگ از گوشهی چشم نگاهی به بخاری که از لیوان بلند میشد کرد و در نهایت نتونست جلوی وسوسهی عطر اون شکلات غلیظ و داغ مقاومت کنه.
DU LIEST GERADE
◤LAURENT◥
Fanfiction◐Name ↬Laurent ◑Couple↬ Chanbaek▴Kaisoo ◐Gener↬Drama▴Angst▴Smut ◑Summery↬ کی فکرش رو میکرد تو یه شب برفی وقتی دستور ترور کانگ هانیو از طرف گروهک Homeless Foster صادر شده، مامور منتخب رده A سازمان هدف رو گم کنه و دوربین اسلحهی مرگبارش قدمهای یه پر...