Part 36

237 28 5
                                    

ولدمورت : هری پاتر مرده
خنده ی شیطانی ای کرد و صدای زجه های دراکو بلندتر شد.
ول: به شما حق انتخاب میدم، یا به من بپیوندید یا بمیرین
نارسیسا به دراکو نگاه کرد و دراکو با خشم جواب نگاهشو داد
د: شما اونو کشتید
آروم گفت و مادرش از جناح مقابل بهش لبخند دلگرم کننده ای زد. اخم غلیظی رو صورت دراکو نشست
د: بایدم لبخند بزنین، شما به هدفتون رسیدید ...هی تو
دراکو جمله آخر رو فریاد زد و ولدمورت به سمتش برگشت.
ول: مالفوی جوان...
نارسیسا با استرس به دراکو زل زده بود و التماس میکرد خودشو به خطر نندازه
د: تو... تو یه شیطان پلیدییییی
ولدمورت خنده بلندی سر داد و قدم میزد
ول: این زندگیه دراکو، همینقدر تیره همینقدر وحشتناک... اگر نکشی کشته میشی
د: تو انتخاب کردی که بکشی، قدرت چشماتو کور کرده چون میخای همه چیز برای خودت باشه، قلب تو اینقدر سیاهه که توانایی تقسیم کردن رو نداره تو یه شیطانی ....تو مردی که عاشقش بودم رو کشتی
چوب دستیش رو بالا آورد و رو به ولدمورت گرفت.  لرد پوزخند زد
ول: هری پاتر نتونسته منو شکست بده، تو... یه پسر لوس از خودراضی میخای اینکارو کنی؟
د: امتحانم کن
دراکو با چوب دستیش به سمت ولدمورت حمله کرد اما اون محارش کرد و یه اسپل به سمت دراکو فرستاد و به پاش خورد
د: اخخخ
زانوی دراکو زخمی شد و خون ریزی میکرد اما نفرتی که از ولدمورت داشت اجازه نمیداد تسلیم شه.نارسیسا گریه میکرد اما چاره ای نداشت و کاری از دستش بر نمیومد.
ول: تو یه موجود ضعیفی دراکو، تو دنیایی که من قدرت مطلق هستم جایی برای تو نیست
چوب دستیشو به سمت دراکو گرفت که با صدای شوکه شدن جمعیت به خودش اومد
ه: مگر اینکه از رو جنازم رد شی
هری خودشو از دست هاگرید انداخت بود و با چوب دستیش به سمت ولدمورت که خشکش زده بود میدوید. مرگخوار ها یکی یکی صحنه رو ترک میکردن و ولدمورت تنها تر از همیشه با هری مبارزه میکرد.
ه: فکر کردی منو کشتی؟ حالا کی ضعیفه؟
با یک حرکت هری ولدمورت خلع صلاح شد و هری کنار دراکو ایستاد .دراکو همینطور که شوکه بود به هری نگاه میکرد. هری زیر بغل دراکو رو گرفتو دستشو انداخت دور شونش
ه: وقتشه خدافظی کنیم
دراکو دستشو رو دست هری گذاشت و با هم زمزمه ک
هری و دراکو باهم : اواکادورا
با برخورد اسپل به ولدمورت نوری از وسط سینش شروع به تابیدن کرد و زیاد و زیاد تر شد تا که منفجر شد و هری و دراکو رو به عقب پرتاب کرد

عیحی عیحی زنده بود 🥲

Darkest Where stories live. Discover now