Part 44

252 32 1
                                    

ه: دراکو بزار منم صحبت کنم
هری عصبی رو به دراکو گفت
د: هری ما این بحثو قبلنم کردیم
ه: میخاستم باهات در این باره مشورت کنم
د: چطور؟
ه: هرماینی بهم پیشنهاد بهتری داد
د: خب؟
ه: بهم گفت میتونیم‌یه جادوزاده داشته باشیم
د: ودف؟ شاید تو پسر برگزیده باشی هری اما من اونقدرم خاص نیستم که بخام از جادوی سیاه استفاده کنم
ه: اولا که تو خیلی هم خاص هستی دوما قرار نیست ما درستش کنیم
د: منظورت چیه؟
ه: ببین ، هرماینی گفت شاید بتونه از مادرت کمک بگیره
د: هی هی مامانمو وارد داستان نکنید
ه: گوش کن...مادرت جادوگر قدرتمندیه هرماینی هم همینطور، اونا میتونن درستش کنن و ما بزرگش کنیم. اینجوری مادرتم خوشحال می‌کنیم
د: اما هز من امادگیشو ندارم
ه: بس کن دراکو من یه بچه میخام و میدونم که تو هم میخای پس یکم مرد باش و به جای پنهان شدن پشت گذشتت قهرمان آیندت باش
د:هز...من یه مالفویم. متوجهی؟
دراکو با ناراحتی گفت و هری دستشو گرفت
ه: تو دراکو مالفوی پاتر هستی . ما قرار نیست مثل خانواده هامون باشیم. ما شخصیت خودمون رو داریم و سعی می‌کنیم نسل بعدیمون رو اصلاح کنیم .پس لطفا تو حرفم نه نیار...ما میتونیم
د: باشه.فقط بخاطر اینکه تو واقعا میخایش
هری خوشحال پرید بغل دراکو
ه: ممنونم. ما بهترین والدین میشیم . من از الان میدونم اسمش چیه یا چه لباسی قراره بپوشه من حتی کفشا و گیره سراشم انتخاب کردم
د:صبر کن؟ تو یه دختر میخوای؟
ه:معلومه که اره
د: تا حالا از خودت پرسیدی که من چی میخام؟
ه: تو یه پسر میخای؟
د: وقتی نوجوون بودیم دلم یه دختر میخواست اما الان که بهش فکر میکنم من دوست دارم یه پسر داشته باشم
هری با لبخند دستای دراکو رو گرفت و ادامه داد
ه: من فقط یه بچه میخام جنسیتش برام مهم نیست و دوست دارم تو این تصمیمو بگیری
د: خب..پس من یه پسر میخام
ه: باید راجب اسمش فکر کنیم
د: من براش یه اسم انتخاب کردم
ه: اوه جدی؟ ببین، حتی توام بچه میخای وگرنه اسم انتخاب نمیکردی
دراکو لبخند زد و سرشو پایین انداخت
ه:اسمش چیه؟ دوست دارم بدونم
هری با ذوق گفت و دراکو چهارزانو رو تخت رو به روش نشست
د: به نظرم اسکورپیوس قشنگه
ه: به معنی عقرب؟ هوشمندانست تو نوامبر هم هستیم نماد زودیاکش عقربه
د: اما بازم میپرسم، تو مطمئنی هری؟
ه: بیشتر از هرچیزی
د: باشه پس به هرماینی خبر بده
ه: باید صبر کنم فردا شه الان دیر وقته نمیتونم برم خونش
د: لاو؟ برات آخرین سیستم گوشی از بهترین برند رو گرفتم که بری دمه خونش؟
ه: تو که میدونی با این مسخره بازیا حال نمیکنم. لعنتی من یه جادوگرم الان باید سوار جاروم شم برم ولی چون بین ماگلام باید روشای مسخره اونارو انجام بدم
د: خلاصه که باید باهاش کنار بیای
هری پوفی کشید و با هرماینی پیام داد

Harry:
عملیات موفقیت امیز بود ما یه پسر به اسم اسکورپیوس داریم

هرماینی با سرعت جواب داد

Her:
اوه فردا کاراشو انجام میدم تبریک میگم

هری غرورمندانه لبخند زد

Harry:
هیچکس به هری پاتر نه نمیگه. شب بخیر

هری ارسالش کرد و خودشو تو بغل دراکو انداخت 
ه: فردارو بخاطر بسپار دراکو. ۷نوامبر ۲۰۱۱ ما یه بچه داریم
دراکو خندید و لبای هری رو بوسید
د: بهم قول بده هیچوقت بیشتر از من دوسش نداشته باشی
ه: دراکوووو... بزار بیاد بعد بهش حسودی کننن
هری غرغر کرد و دراکو بهش خندید و تو بغلش فشارش داد
د: گفته باشم، قرار نیست جای منو بگیره
ه: هیچکس جای تورو نمیگیره
همدیگرو بغل کردن تا خوابشون برد. فردا روز بزرگی بود.اونا قرار بود ثمره عشقشونو‌به دست بیارن. هری مطمئن بود با اومدن اسکورپیوس به زندگیشون همه چیز بهتر خواهد شد. اما چیزی که هری نمیدونست این بود که زمان همیشه قرار نیست با اونا همکاری کنه. قانون علیت میگه اگر اتفاقی میوفته حتما دلیلی داره و اگر بنا به رخداد مسئله ای باشه حتما اتفاق میوفته فقط زمانش جا به جا میشه. مثل اسکای که متولد ۷نوامبر بود و اسکورپیوسی که ناخواسته متولد ۷ نوامبر شد. تغییری در اصل موضوع ایجاد نشد فقط به شکلی دیگه اتفاق افتاد.


خب خب خب..دراری اینبار یه پسر دارن
ممنون میشم نظرتونو راجب فف بگین.

Darkest Where stories live. Discover now