KILLER GUITARIST 🎸 (Complete)

قسمت سیزدهم {استاد ویالون}

برای اینکه جو دادگاه به حالت اولیه بربگرده قاضی دوبار بر روی میز زد و در ادامه گفت : شاهد بشینه و پزشک قانونی لطفا کار رو اراعه بدید
جنی وارد صحنه شد و ادامه داد : پارک رزی دوبار از پدرش به دلیل تجاوز های بی رحمانه حامله شده و اون دختر میتونست حرکت مین یونگی رو یک تجاوز در نظر بگیره ..
ورق برگشت ...کیم جنی فرشته نجات رزی نشد و برعکس مهر تایید رو تمام حرف های دادستانی زد
کیم تهیونگ پاشد و ادامه داد : موکل من اون حرکت رو تجاوز در نظر گرفته چرا باید گیتار دوست دختر مین یونگی رو تو سر یونگی بزنه وقتی گیتار خودش بوده ؟ دادستانی مدرک جعل کرده ...
قاضی دوباره روی میز ضربه زو و ادامه داد : لطفا شاهد پارک رزی صحبت کنید
یونا وارد صحنه جلویی دادگاه شد و لب هاشو خیس کرد و ادامه داد : پارک رزی دوست چندین و چندساله من هستش .... اون هیچ سابقه خرابی نداره و با استادش مین یونگی بسیار رابطه خوبی داشتند من ویالون کار میکنم و در اتاق مقابل منتظر استادم کیم جیسو بودم اما کیم جیسو بدون توجه به من وارد اتاق مین یونگی شد و درو بست
لرزه ای که به تن دادستان جین افتاد و جیسویی که در جایگاه حزار نشسته بود دامنش رو به چنگ مینداخت ....
این کابوس بود برای جیسو ...اون یک هنرمند بود اگرکاری که کرده بود لو میرفت کل زندگیش از بین میرفت ...
لیسا با عصبانیت ادامه داد : وکیل شاهد جعل کرده همچین کسی تو لیست دانشجویان بوده
+ دادستانی هم شاهد جعل کرده پارک جیمین همراه دوست پسرش توی توکیو بوده اون روز خانم مانوبان .
و همین تمام افکار و فکر لیسا رو بهم ریخت رو کیم تهیونگ رو قهرمان میدان کرد ....
+اقای قاضی شما به دوتا همجنسگرا اعتماد میکنید؟؟ اون زده داماد منو کشته شما اینجا به حرف دوتا گی گوش میدید ؟
حیف های تمین مثل تیری تو قلب جیمین و یونا فرو میرفت و حتی باعث شد اشک یونا در بیاد ..
قاضی ادامه داد : پارک رزی متهم به قتل مین یونگی محکوم هستید ختم دادگاه ...
رزی که اشک هایش تمومی نداشت و یونایی که با چشم های اشکی به دست های رزی نگاه میکرد ...دردناک بود ...کیم تهیونگ تازه عمق فاجعه رو فهمیده بود و همین باعث شده بود همین ده درصد برد این پرونده به پنج درصد کاهش پیدا کنه
....
رزی که به زندان داشت میرفت هنوز که هنوزه به این فکر میکرد که تمین چطوری قراره این همه مدرک رو از ببره
..............................................................................
{فلش بک شش سال قبل }
بدون هیچی به ژاپن اومد ..از خانواده زده شده بود و هیچ چیز دیگه ای نداشت ومعشوقه عزیزش هم کنارش نبود و تموم .تو خیابون داشت میگشت که یک نفر دستش رو گرفت و ادامه داد : رشتتون مهندسی کامپیوتر هست ؟
بک هوسوک سرشو بالا پایین کرد و اون مرد گفت : برنامه سیستم ما بهم ریخته امکانش هست درستش کنید ؟ هرچی بخواید بهتون میدم
این یک پیشنهاد نبود ...یک راه موفقیت بود ...راهی که بک هوسوک رو به جانگ هوسوک سرمایه دار معروف ژاپنی تبدیل کرده بود ...کسی که حتی پدرش هم از اون دیگه خبر نداشت ...توی شش سال گذشته تمام سعیش رو کرد و تونست پارک جیمین عشق دیرینه زندگیشو پیدا کنه و همراه خودش به توکیو بیاره ... زندگی خوبی داشتن ...تا وقتیکه که پارک رزی به قتل محکوم شد و این بود داستان پایان یافته بک هوسوک و شروع داستانی جدید با نام جانگ هوسوک
...............................................................................
{زمان حال ژاپن }
کت مشکی رنگشو رو به تنش کرد و وارد شرکتش شد ..سر ها تا کمر براش پایین و بالا میشدن و راه نسبتا طولانی رو تا دفتر طی کرد ...
اب ولرم توی لیوانش رو خورد و ادامه داد : دادگاه دختره در چه حاله
+قربان پارک جیمین به عنوان شاهد حاضر شده .. پاشم لنگ میزده انگار تیر خورده بوده
هوسوک لیوان رو به سمت تابلو عکس روی دیوار پرت کرد و روبه اون مرد ادامه داد : چطور فهمیدن پارک جیمین کره بوده ؟ بازرس پرونده دنبال بک هوسوک هم افتاده ؟
................................................................................
وارد زندان شد و کنار یک مشت زن چاق و بی ریخت نشست ...قتل زنجیره ای .بانک زدن .تجاوز وووو همه و همه اینا هم جرم هم سلولی هاش بودن ..تو گوشه ای کز کرده بود و اروم اروم اشک میریخت ...اینده ای که از بین رفته بود ..
................................................................................
یونا وارد خونه شد و لینارو تو بغل گرفت و لینا ادامه داد : همه چی..خوبه ؟
+ افتاد زندان
لینا هیییییین بلندی کشید و ادامه داد : وای خدای من خجالت اوره چطور تونستن بندازنش زندان ....
+لینا حوصله هیچی ندارم برو
-: مینهو با جیسو قرار میزاره ! عادیه کسی که برای قاتل دوست پسرش حلحله میکنه بره رو تخت با یکی دیگه حال کنه ؟؟
+ چیییییی؟