THE SECRET HUSBAND

Chapter 18

جمعه بود.. و جونگکوک این بار جرات نداشت کلاس شوهرشو بپیچونه.. تهیونگ همون موقع با سرعت وارد کلاس شد..

جونگکوک مثل همه دخترا و چندتا پسر دیگه توی فکر غرقه فکر شده بود و حرفای تهیونگ به باسن مبارکش بود..

'وای.. اون خیلی خوشتیپه.. من تو این زندگی فلاکت بارم هیچ مردی به این خوش تیپی ندیده بودم.. تو همه ی زندگیمی.. وای صداش.. خدایا اون خیلی سکسی و جذابه.. خیلی عالیه..'

"خب، من می خوام یه نفر خلاصه چند دقیقه قبل رو بگه"

درِ کلاس انگلیسی توسط دو تا پسر مسدود شده بود.. یعنی جئون جونگکوکه معروف و چا اونوو.. جونگکوک داشت آدامسشو میجوید و شبیه آدم های بدجنس یا اوباش به نظر می رسید.. امروز رفتارش قلدرانه بود.. در واقع اون جلوی در ایستاده بود تا جلوی پسرای استریت رو بگیره تا نتونن برن به کلاس.. آره.. اون از عمد فقط به پسرای گِی و دخترا اجازه داده بود که برن..
آره میدونم که این کاره غیر منصفانه ایه.. ولی همه از جئون جونگکوک میترسن..

اونوو با سردرگمی پرسید: "هی جی کی میخوای چیکار کنی؟؟ باید این دخترای چشم چرون رو از شوهرت دور کنی.. ولی عقلت سرجاش نیس داری برعکس میذاری اونا بیان تو.."

جونگکوک با غرور فریاد زد: "چون میخوام یه چیزی رو تست کنم.. میخوام ببینم آقای پرفکت چطور رفتار میکنه و چه عکس العملی نسبت به این دخترا داره.. امروز روزه امتحانشه.."

ولی پسرها شروع به اعتراض کردن، "ببینین بچه ها دانش آموزای زیادی هستن که می خوان توی کلاس آقای کیم شرکت کنن.. لطفا نظم عمومی رو حفظ کنین.."
جونگکوک گفت: "چون پسر هستین نمی تونین خوب باشین.. کافیه این دخترای فوق سکسی بیان تو کلاس.. و پسرای گی"

"بچه ها امروز چه خبره.. چرا همه یجوری نگام میکنن..؟؟" با گیجی پرسید..

پسره کناریش زمزمه کرد: "ام جی کی، آقای کیم از شما می خوان به سوالاتشون پاسخ بدی.."

در حالی که سرش رو میخاروند زمزمه کرد: "سوالش چی بود... من چیزی نفهمیدم.." از ترس قلبش داشت میفتاد تو شلوارش..

با خجالت بلند شد و کتاب جلوش رو باز کرد.. ولی نتونست حتی یه کلمه هم حرف بزنه..
تهیونگ با صدایی آروم دستور داد: " از اونجایی که جواب سوالم رو ندادی، بیا اینجا رو سکو وایسا.."

اومد روی سکو و پشت تهیونگ ایستاد.. "اینجا وایسا و به حرفام گوش کن تا کلاس تموم بشه.." تهیونگ گفت و دوباره بحثش رو شروع کرد..

جونگکوک خجالت زده بود.. اولین بار بود که توسط معلم تنبیه می شد.. از هر ده معلم، 9 نفر جرعت نمی کردن اونو مجازات کنن، حتی اگه کار اشتباهی کرده بود هم کسی تنبیهش نمیکرد.. ولی این مرد فرق داره.. جونگکوک خیلی خوب میدونست..