Chapter 70 |Last Chapter|

10.8K 971 291
                                    

"ته لطفا من نمیخوام اونو بپوشم.." جونگکوک نالید..

"ولی لاو این خیلی سکسیه و تو توش خیلی جذاب بنظر میرسی" تهیونگ گفت..

"ولی من باهاش راحت نیستم، می‌خوام یه چیز راحت بپوشم لطفا" جونگکوک دوباره نالید..

"باشه باشه.. یه پیشنهاد دارم.. اون هم می‌تونه راحت باشه هم جذاب" تهیونگ پیشنهاد داد..

"واقعا؟؟؟ و چرا یه دفعه ای من باید جذاب بنظر برسم؟؟ مگه به اندازه کافی جذاب نیستم.. الان منو خسته کننده میدونی؟" جونگکوک داد زد..

"نه لاو اینطور نیست، تو همیشه جذابی. خودت می‌دونی همیشه وقتی پیشتم چقدر هورنیم، هنوزم باید ثابتش کنم؟ فقط این اولین باره که به عنوان همسر من قراره بری بیرون، من می‌خوام باور نکردنی بنظر برسی" تهیونگ توضیح داد..

پسر بزرگتر امروز خیلی هیجان زده بود. امروز عصر یه مزایده عتیقه ترتیب داده شده بود و تهیونگ همراه با جونگکوک دعوت شده بود. حالا همه کشور میدونستن اون با جونگکوک ازدواج کرده و حالا چطور میتونستن تهیونگ رو جایی بدون همسرش دعوت کنن..؟

هرچند سازمان دهنده های اون مزایده خیلی خوشحال و هیجان زده بودن که مهمونیشون قراره اولین حضوره همسر تهیونگ توی عموم مردم باشه. حتی مدیر اونجا از هفته گذشته کلی خبر توی پلتفرم های مختلف گذاشته بود.

مردم بعد از تحقیق متوجه شده بودن که پسر کوچیکتر قبلا هم توی یه مهمونی با تهیونگ حضور پیدا کرده، توی مهمونی تولد مگان. البته اون زمان اون پسرو یه موجود اضافی کنار تهیونگ میدونستن..

افرادی که اون شب توی مهمونی حضور داشتن شروع کردن به پخش کردن فیلم هایی از مهمونی و بقیه از رفتار دوست داشتنی تهیونگ مثل غذا دادن به همسرش، رفتار ملایمش با اون، محافظت کردنش از پسر و مالکیتش روی پسر کوچیکتر تو اون کلیپ ها حسابی هیجان زده شده بودن.

ولی مهمونی یجورایی هم خصوصی بود و هرکسی نمیتونست توش شرکت کنه و بیشتر مردم نمیتونستن شاهد کاپل باشن، پس کسایی که توی مهمونی حضور داشتن از دیدن کاپل با چشمای خودشون خیلی هیجان زده بودن، اونا تا پارسال حتی نمیتونستن تصور کنن که کیم تهیونگ بتونه اینطور با کسی رفتار کنه.

رسانه ها آماده پرسش هاشون بودن و برگزارکننده های مهمونی فراتر از تصورشون اسپانسر جذب کرده بودن.

تهیونگ هم خیلی هیجان زده بود، اون به استایلیست زنگ زده بود تا برای امروز استایل جونگکوک رو انتخاب کنه ولی پسر لجباز امروز خیلی سخت پسند شده بود.

بعد از کلی بحث بالاخره لباس انتخاب شد. تهیونگ لباسی رو انتخاب کرد که با شخصیت پسر کوچیکتر بیشتر همخونی داشت و جونگکوک هم از این خیلی خوشحال بود چون با اون لباس راحت تر بود.

THE SECRET HUSBAND Where stories live. Discover now