"این اولش بود یا آخرش؟ همون موقعی که قول دادم فقط بهت کمک کنم. قرارمون این نبود! اینکه اینطور معصوم و پاک به روح خستهم، زیبایی ببخشی."
چپتر پنجم : توهم.
⊱***⊰"میلان ، 22 مارچ"
با راهنمایی پیرزن به سمت سالن اصلی رفت و نگاهش رو داخل خونه چرخوند. فضایی گرم و صمیمی که از محبتهای اون زن درسته شده بود.
جیمین بدون هیچحرفی به سمت اتاقش رفت و جونگکوک سرگردون از اینکه باید با سنیورکیم صحبت کنه یا کنار دوستش باشه، کنار مبلی که اون مرد روش نشسته بود، ایستاد و در آخر با برگشتن مادربزرگِ جیمین آه بیصدایی کشید و از پلهها بالا رفت تا در کنار دوستش باشه. تنها کاری بود که میتونست اون لحظه به عنوان یه فرد معمولی انجام بده._حتماً، خیلی خسته شدید، درسته؟
پیرزن با صدایی نگران گفت.
_بله، مراسم طولانی بود و خسته کننده.
_درسته. جیمین از یک ماهپیش مشغول نقاشی و عکاسی و این جور چیزها بود .. با جونگکوک خیلی برای این جشن تلاش کردند.
تهیونگ در جواب سرش رو تکون داد و با دیدن ساعت نگران لبش رو گزید. هر چه دیرتر زخمش مداوا میشد، ممکن بود عفونت و سوزشش بیشتر بشه.
_چهطوره امشب رو اینجا بمونید؟
_نه، خیلی ممنون ،مزاحمتون نمیشم.تهیونگ از روی مبل بلند شد و دستهاش رو توی هم مشت کرد.
_ازشون خداحافظی میکنم و مرخص میشم.
_معذرت میخوام، جیمین هیچوقت اینطوری بیادبی نمیکنه. اتاق وسطی.هر کس جای اون پسر بود در همچین حالت و وضعیتی قرار میگرفت، همین واکنش رو داشت.
_مشکلی نیست؛ مادام.
تهیونگ با لبخندی که خستگی ازش به خوبی معلوم بود، گفت و به سمت پلهها بالا رفت. با دیدن در اتاق وسطی کمی مکث کرد و با راحتی تمام و سری پایین افتاده به مکالمهی اون دو پسر گوش سپرد.
_من باید زودتر بهت میگفتم.. اگر ... اگر بهت میگفتم که اذیتم میکنه ،شاید زودتر متوجه قصد اصلیش میشدیم. لطفاً خودت رو مقصر ندون، من ازت توقعی نداشتم و آخرین چیزی که میخواستم دیدنت در اون وضعیت بود .
جیمین با لحن مهربون و صدایی گریون به جونگکوک، حرفهایی رو میگفت که دوست نداشت بعدها روی قلبش سنگینی کنه و میگذاشت این سکوت جونگکوک باشه که گوشش رو پر از صدا کنه.
VOUS LISEZ
𝗗𝗮𝗿𝗸𝗻𝗲𝘀𝘀 𝗠𝗮𝘇𝗲 | 𝗩𝗸
Roman d'amourجونگکوک دانشجوی هنر میلان که سخت عاشق طراحی بود، چه اتفاقی میافتاد اگر رازهای کوچک زندگیش توسط استاد جدید دانشگاه برملا میشد و نور قلبش رو به مردی که چندینسال از خودش بزرگتر بود، به تاریکی میباخت؟ _طوری من رو ببوس که تمام دردهام خوب بشه،...