𝑪𝒉𝒂𝒑𝒕𝒆𝒓 𝟏𝟗 : 𝑭𝒖𝒈𝒂 𝒅𝒂𝒊 𝒄𝒐𝒏𝒇𝒊𝒏𝒊

115 12 0
                                    

-یادداشت نویسنده:

به دارکنس عشق بورزید و یادتون نره از دیلی‌م به موزیک های انتخاب شده همراه با پارت گوش بدید♡
@Halfmoonr

"توهم جزوی از نفس‌های من بود، امید من با آگاهی برای نفس کشیدنم تلاش می‌کرد؛ اما دیر بود برای پیدا کردن امیدی که جز توهم در من غرق نشده بود!"

چپتر نوزدهم: فرار از مرز‌ها.
⊱***⊰

تهیونگ سرش و جابه‌جا کرد و بعد تماشا کرد صورتش رو که هنوز با گونه‌های قرمز زیبا بود.

_خواستم درد دلیلی باشه که دیگه خودم به خودم ‌آسیب نزنم درحالی‌که باز هم آسیب زدم به تمام روحم.

پلک‌های آرومی که زد جونگ‌کوک نتونست ببینه، در اصل هیچ‌ جواب مشخصی برای اون حرف نداشت. جونگ‌کوک داشت از چیزی حرف می‌زد که تهیونگ نمی‌تونست بابت انجام دادنش ازش معذرت بخواد، پسر داشت طوری از اون آسیب حرف می‌زد که مقصر چیزی که بابتش عاشق تهیونگ شده بود هم خودش بود.

دست جونگ‌کوک  با ملایمت نزدیک موهای خرمایی مرد شد و تهیونگ که چند ثانیه ای می‌شد نگاهش و به گوشه ای داده بود متوجه چشم‌های خیره ی پسر روی صورت زیباش نشد و همین باعث شد جونگ‌کوک با شجاعت بیشتری دو تار موی نرم که مثل موهای خودش نم داشت رو توی دستش بگیره.

_طوری مطمئن از آسیب زدن به خودت حرف می‌زنی که انگار هیچ جای جبرانی براش نیست.

تهیونگ با لحنی سرد و دلگیر زمزمه کرد و بی توجه به لمسی که پسر با انگشت‌هاش انجام می‌ده و آرامش رو دریافت می‌کنه همزمان به خاطر عینکی که کنار گوشش رو به خاطر خوابیدن روش اذیت می‌کرد، بلند کرد سرش و دستش رو تکیه گاه ساق پای بدون کرم؛ اما پر رنگ از رد های شرابی رنگ کرد.

جونگ‌کوک متعجب با لب‌هایی که تصمیم به فاصله گرفته بودن، نفسی گرفت و دستش رو که جای خالی موها بینشون حس می‌شد روی پاش رها کرد.

تهیونگ بدون انداختن نگاهی به صورتش یا چشم‌هاش که با دستش بازی می‌کرد، کرم که معلوم نبود چطور زیر پاش رها شده رو دوباره به دست گرفت و درش رو باز کرد، همزمان با دستش دوباره آروم پاش رو لمس کرد و از اون زخم‌ها که امیدوار بود هیچ‌وقت واقعی نباشن دل آزرده شد.

تهیونگ هزاران بار دست های جین رو که به هیچ پرستاری اجازه نمی‌داد حتی بهش نزدیک بشه چه در خونه و چه در بیمارستان، پانسمان کرد. زخم‌های زيادي رو درمان کرد اما این حقیقت که همه شون بخاطر صاحب نبضی که زیرش می‌زنه خراشیده می‌شن پنهان نبود.

𝗗𝗮𝗿𝗸𝗻𝗲𝘀𝘀 𝗠𝗮𝘇𝗲 | 𝗩𝗸Donde viven las historias. Descúbrelo ahora