15.Seven🔥

647 5 4
                                    

نویسنده:gayforyou

مترجم:Tania Kh

وانشات دختر و پسری:جونگ کوک و لیا

ژانر:اسمات🔞

درخواستی یکی دیگه از خواننده‌های عزیزم.آه...خُب مطمئنم بیشترتون بخاطر اسمش میدونید قرار چی بشه🤣

...............................................

گردن جونگ کوک کمی درد میکرد.همزمان که وارد اتاق میشد آه میکشید.

اون بعد از یه روز کاری خیلی سخت بالأخره به خونه برگشته بود.کمی احساس خستگی میکرد ولی هیچ چیزی به اندازه بودن کنار لیا نمیتونست حالش رو خوب کنه.
اون میخواست بغلش کنه و تموم شب رو در حالی که بغلش کرده ببوستش ولی زمانی که وارد اتاق شد و لیا رو ندید سورپرایز شد.

اون دید که در حموم نیمه بازه.صدای آب میاومد پس حالا جونگ کوک می‌دونست که لیا داره دوش میگیره.
با شنیدن صدای آواز لیا نیشخندی گوشه لبش نمایان شد.لیا هنوز نمیدونست کوکی خونه‌اس.اون آهنگی که طِی این هفته مدام توی ذهنش پخش میشد رو میخوند.

"MONDAY,TUESDAY,WEDNESDAY,THURSDAY,FRIDAY,SATURDAY,SUNDAY,MONDAY,TUESDAY,WEDNESDAY,THURSDAY,FRIDAY...
Seven Days a Week,Every Hour,Every Minute,Every Second,You know night after night
I'll be fuckin' you right, seven days a week..."

جونگ کوک لب گزید.چرا این آهنگ تحریکش میکرد کاری رو که میخواد انجام بده؟شنیدن این آهنگ با صدای لیا براش شیرین بود.


"Wind it back, I'll take it slow
Leave you with that afterglow
Show you what devotion is
Deeper than the ocean is

It's the way that you can ride

It's the way that you can ride.
Think I met you in another life


So break me off another time..."

جونگ کوک حالا پا گذاشته بود توی حموم.از منظره روبروش لذت می‌برد.اون بدن از پشت شیشه بخار گرفته...عجب چیزی!خستگی از تنش میرفت.جونگ کوک در رو قفل کرد ولی صدای آب نمیگذاشت لیا چیزی بشنوه.

"You wrap around me and you give me life
And that's why night after night
I'll be fuckin' you right..."

جونگ کوک لباسهاش رو در آورد و در کشویی رو باز کرد که باعث شد لیا سورپرایز شده توی جاش بپره.‌

"سلام عسلم.ببخشید واقعاً قصد ترسوندنت رو نداشتم"
اون گفت و زیر دوش درست کنار لیا ایستاد.

"عـ...عیبی نداره"
لیا چرخید ولی دست جونگ کوک دور کمرش حلقه شد و اون رو به خودش چسبوند.اون همونطور که گردن لیا رو میبوسید یه انگشتش رو به نقطه حساس بدن لیا میکشید.

"شنیدم که داشتی میخوندی بیبی"

"شنیدی؟"
لیا خجالت زده پرسید.

"خجالت نکش و خودت رو از من دور نکن"
جونگ کوک گفت و موهای لیا رو با دست به یه سمت شونه زد.

"این آهنگ منه ولی شنیدنش از زبون تو لذت‌بخش‌تره"

"کوکی"
لیا با خجالت صداش زد.

"دوباره اون بخش رو بخون"

"کدوم بخش؟"

"همونی که بیشتر دیوونه‌ام میکنه.میخوام همونی که خوندی رو انجام بدم"
جونگ کوک حالا تحریک شده بود.آلتش رو از پشت چسبوند.لیا برجستگی جونگ کوک رو احساس میکرد.دستش رو بهش انداخت و با مالیدنش آه جونگ کوک رو درآورد.بعد از یه روز سخت کاری جونگ کوک لیاقت این جایزه رو داشت.
‌‌
"تو فوق‌العاده‌ای"
جونگ کوک گفت و بعد از چند لحظه وارد اون جای خیس و گرم شد.(اسمش رو روم نشد بنویسم.همون مال خانم‌هاست دیگه🤣)لیا ناله بلندی کرد و جونگ کوک شروع کرد به حرکت.جونگ کوک دستش رو دور کمرش انداخته بود و با قدرت داخلش می‌کوبید.
انگار میخواست تلافی این چند وقت رو در بیآره.لیا رو بلند کرد و به دیوار تکیه داد و دوباره واردش شد.

"آهههه آروم‌تر کوک"
لیا با گریه التماس کرد ولی جونگ کوک غرید و به لبهاش حمله کرد.

"دیوونه‌ام کردی"
جونگ کوک غرید و به کارش ادامه داد.همونطور که باسن لیا رو اسپنک میکرد داخلش می‌کوبید.اون چندین بار پوزیشن رو عوض کرد و لیا که حالا حسابی داغ کرده بود همراهیش میکرد.جونگ کوک بعد از حدود 45 دقیقه بالأخره نزدیک کام شدن بود پس آلتش رو درآورد روی کمر لیا خالی شد.
لیا داشت می‌افتاد که جونگ کوک گرفتش و کمک کرد دوش بگیره.

"ببین بخاطر یه آهنگ فلجم کردی!"
لیا با غر گفت و به بازوی دوست پسرش کوبید.جونگ کوک خنده خرگوشی تحویل دوست دخترش داد و حرصش رو درآورد.

"کثافت!دیوونه!زیر دلم درد دارم!"
لیا با گریه گفت.

"ولی خودت هم همراهی کردی عسلم"
جونگ کوک لبهاش رو بوسید و با بغل کردن لیا بهش کمک کرد دوش بگیره.اون تا لیا رو روی تخت بگذاره و کمک کنه لباس بپوشه مدام نازش رو کشید تا دخترکش باهاش آشتی کنه‌.خیلی دلش میخواست به لیا بگه هنوز هم ازش سیر نشده ولی میترسید کتک بخوره!

BTS OneShotsWhere stories live. Discover now