•Part 24•

312 43 29
                                    

آهنگ پیشنهادی: Love Me Or Leave Me By Day6

به تو که مخاطب همیگشی منی - سپتامبر ۲۰۲۳ ساعت ۲:۰۱ دقیقه صبح

دارم برمیگردم به جایی که آغازگر آشناییمون بود، مکانی که بوی تو رو میده اما وجودت درونش حس نمیشه.
بالاخره دوران کنار تو بودنم تموم شد و عمر زندگی مشترکمون سر اومد.
میدونی خیلی درد داره کسی رو که با تمام وجود دوسش داری رها کنی چون تو سرنوشت هم نیستین!
شاید ازم متنفر شدی یا حتی بخاطر کاری که کردم تشنه انتقامت کرده باشم نمیدونم ولی هر رفتاری بکنی بهت حق میدم، حالا دیگه حقش رو داری..
انصاف نبود که کارمون به اینجا بکشه وقتی هنوز تازه قدم برداشتن کنار همو یاد گرفته بودیم.
سینه ام سنگینه، قلبم درد میکنه سخت نفس میکشم حس این رو دارم که تمام عصاره وجودم داره از بدنم کشیده میشه بیرون و کاری جز سکوت کردن نمیتونم بکنم
یه بغض لعنت شده که دست از سرم برنمیداره و هی چشمامو نمناک میکنه..
این میتونه همون سندروم قلب شکسته باشه؟
خنده داره اگه بگم نشستم ساعت ها سرچ کردم راجب حس و حالام چون کسی نبود بگه چمه و دست به دامن وبسایتای پزشکی شدم!
میدونی وقتی پدر و مادر نداشته باشی یا خانواده ای که بهت یاد بدن همین میشه دیگه که ساده ترین چیزام بلد نیستی..
تنهام خیلی..
حس میکنم از همیشه تنها ترم شاید چون طعم کنار تو بودن و مهربونیات رو چشیدم، بد عادت شدم هیونجین.
این روزا احساس میکنم بدنمم کم آورده دیگه مثل قبل انرژی ندارم زود خسته میشم یه سری چیزا رو فراموش میکنم، زمان از دستم درمیره و گاهی بین دغدغه های روزانه ام خودمو گم میکنم..
نمیدونم دارم چیکار میکنم و یا از زندگیم چی میخوام..
اگه برمیگشتم عقب بازم این راه و میومدم یا نه!
اگه زمان دوباره تکرار میشد انتخاب میکردم پیگیر حقیقت بشم یا نه..
سوالای زیادی تو سرمه ولی تنها سوالم که به جواب میرسه اینه که هیچوقت تو انتخاب کنار تو بودنم تردید نمیکردم!
عجیب دلم برات تنگ شده، قلبم بی قرار بودنته..
حتی همون بحث و دعواهامون برام شدن حسرت، وقتی که بهم گفتی من چه کسی بودم تو گذشته ات دلم گرفت که چرا انقدر همه باهامون بد بودن تا اینجوری کنار هم و در آخر مقابل هم قرار بگیریم!
اگه روزی وقتش رو داشته باشم، فرصتی بهم داده بشه و چیزی سد راهم نشه اینبار میخوام بهت بگم جاده عاشقی کردنت دو طرفه بود فقط من بلدش نبودم که تو رو نگه دارم و باید جدا میشدیم..
شاید تو زندگی بعدی برای هم باشیم کسی چی میدونه، از ته قلبم میخوام توم اینو برای زندگی بعدیت بخوای..


************

چشم تو چشم با هی سون داخل اتاقش ایستاده بود و با نگاه بی حسی بهش نگاه میکرد.

+چه چیزی تو رو کشونده اینجا

فلیکس قدمی به سمت کاناپه چرم قهوه ای سوخته مقابل میز مرد برداشت و روش نشست، با سرش به هی سون اشاره کرد تا اون هم رو به روش بشینه.

Eternal meeting Kde žijí příběhy. Začni objevovat