•Part 36•

795 50 55
                                    

*
از لحظه ای که پلک هاش رو باز کرد، بدون اتلاف لحظه ای به فلیکس چشم دوخته بود.
حتی توانایی باز و بسته کردن چشم هاش رو از دست داده بود، دوست داشت تا وقت داره همسر زیباش رو ببینه هرچند این قضیه ذره ای در آینده پیش روش که تنهایی رو بی رحمانه براش به رخ می کشید تاثیری نداشت.
بوسه آرومی به روی گونه سفید و نرم پسر گذاشت و برای مدتی لب هاش رو همون جا نگه داشت.
با ویبره رفتن گوشیش داخل جیب شلوارش ناراضی عقب کشید و همین طور که دست راستش رو اهرم زیر سرش می کرد تلفن رو وصل کرد و منتظر شنیدن حرف فرد پشت خط موند.

-هیونجین!
+درسته مزاحم همیشگی، عادته یه جوری به خلوتم گند بزنی باز چیه؟

با صدای پایین و ملایمی گفت و همزمان روی تخت کمی نیم خیز شد تا باعث اذیت شدن فلیکس نشه.

-تهیونگ حالش بده
+شد یکبار یه خبر خوب بهم بدی؟
تو رو مسئول پرونده اش نکردم که من باز پام بیاد وسط یجی، متوجهی اگه هی سون نزدیکی من و ته رو ببینه قطعا یه بلایی..
-مشکل دقیقا همینه

ابرویی بالا انداخت و با اخمی که حالا کم کم روی صورتش جا خوش می کرد به دیوار رو به روش خیره شد.

+منظورت چیه؟
-دیشب انگار تهیونگ و تنهایی گیر میاره و تا میتونه میزنتش البته مسئول بندشون میگه هی سون اینکارو باهاش کرده اما خودش کاملا انکار می کنه و ادعا داره اون موقع اصلا خواب بوده

کلافه از روی تخت بلند شد، دستی به موهای بهم ریخته اش کشید و نفسش رو با شدت از ریه هاش خارج کرد.

-بهتره خودت بیای ببینی
+من آخه..

نگاهی به فلیکس که با آرامش خوابیده بود انداخت. هیچ دلش نمی خواست تو همچین شرایطی تنهاش بذاره از طرفی نمی تونست بیخیال برادرش بشه.

+خیلخوب الان میام فعلا

با قطع تماس روی تخت خم شد.
بهم ریختگی واضحی که تو چهره اش خودنمایی می کرد با لرزیدن پلک های پسر کوچکتر و باز شدن چشم های عسلیش به سرعت با لبخند کمرنگی جایگزین شد.

+بیدارت کردم؟
-نه تشنم بود

سرش رو به تایید تکون داد، از پارچ آبی که روی میز کنار تخت بود لیوان رو پر کرد و به سمت فلیکس گرفت.

-ممنون
+فلیکس تو مشکلی نداری اگه چند ساعتی تا یه جایی برم؟
قول میدم قبل از این که دکترت برای شروع کار بیاد، اینجا باشم.

قورتی از لیوان آبش نوشید و لب های برق افتاده اش رو فاصله داد.

-راحت باش من میخوام یکم دیگه بخوابم فقط زود برگرد
+باشه حتما عزیزم

Eternal meeting Donde viven las historias. Descúbrelo ahora