نفس تو سینه مرد حبس شد و فکش از فشار بیرون اومدن دندونهای نیشش درد گرفت. خیره به چشمهای خمار و نیازمند پسر، فرومونهای بیشتری رو آزاد کرد و پلکهای لیام با حس بوی خنک و سنگین چوب خیس زیر بینیش، رویهم افتادند.
قبل از اینکه بخاطر سرگیجه سرش رو روی شونه مرد بذاره، پشت گردنش اسیر انگشتهای کشیده زین شد و فاصله بین لبهاشون توی کمتر از چند ثانیه از بین رفت.
-"هممم..."
لبهای بیقرار و تشنه مرد، به نوبت لبهای برجسته و سرخ رنگ پسر رو طوری میمکیدند که لیام مطمئن بود حجمشون قراره دوبرابر بشه!
کمر پسر، بیقرار، روی پاهای زین تکون میخورد و لحظهای با کشیده شدن فاق برجسته شلوارش روی رون مرد، رگهای از لذت زیر شکمش پیچید و نالهای که از ته گلوش خارج شد، مرد رو وحشیتر کرد!
دندونهای تیز زین اینبار به جون لبهای بیچاره پسر افتادند و بیرحمانه همراه با فشردنشون همراه خودشون به عقب کشیدند. طعم گس خون بخاطر کنده شدن پوست نازک لبهای پسر توی دهنشون پخش شد و لیام با احساس سوزش ریههاش که ناشی از کمبود اکسیژن بود، سرش رو به سختی عقب کشید.
+"حق نداری تا وقتی نگفتم بوسه رو تموم کنی!"
صدای جدی و دورگه مرد همزمان با حلقه کردن انگشتهاش دور گردن پسر به گوش رسید و لبهای باز شده به اعتراض لیام، بار دیگه اسیر دندونها و زبون مرد شد.
چونه پسر از بزاق دهانش خیس شده بود و زبون مرد آزادانه دور زبونش میچرخید و روی دندونها و سقف دهانش کشیده میشد. دهان خیس و گرم پسر، مزه شیرینی میداد و زین توانایی جدا شدن از لبهای نابود شده لیام رو نداشت.
-"ب..آهه!..بس ک- آخ!"
با فرو رفتن دردناک دندونهای مرد داخل لب بالای پسر، چشمهای خیس و شفاف لیام اجازه باریدن گرفتند و قطره اشک درشتی هردو گونش رو تر کردند. با کشیده شدن زبون خیس مرد روی لبهاش و پاک کردن رنگ قرمز خون، به تموم کردن بوسه رضایت داد و اینبار سرش رو داخل گردن پسر فرو کرد.
-"لَ..ف..فاک..لمسم کن-آلفا!.."
بیطاقت بار دیگه خودش رو روی رونهای مرد تکون داد و فشرده شدن عضو سخت شدهش، همزمان با مکیده شدن گردنش، تبدیل به موجی از لذت شد! انگشتهای سرخ شدهش به شونههای زین چنگ زدند و بند انگشتهاش از فشاری که به مشتش آورد به سفیدی زدند.
+"لعنتی، فکر نمیکردم انقدر خوشمزه باشی امگا!.. داری دیوونم میکنی.."
با فرو بردن دندونهاش داخل ماه گرفتگی واضح گردن پسر، نفسهای تند شده و سنگین لیام تبدیل به ناله شد و با حرکت کردن محسوس پسر روی پاهاش، نیشخند کمرنگی روی لبهای زین شکل گرفت.
YOU ARE READING
Nemo (ziam)
Fanfiction"-از من چی میخوای؟ +بادیگارد پسرم باش!" ژانر: امگاورس/ فلاف/ اسمات. کاپل: زیام. (زین تاپ) -تمام شده-