لیام میتونست قسم بخوره که لحظهای برق چشمهای مرد خاموش شد و بعد از چند لحظه نگاه مرد، رنگ متفاوتی به خودش گرفته بود!
+"تکرارش کن."
نگاه سنگین و شهوتناکی که تا مغز استخوانش نفوذ میکرد مستقیم به چشمهاش خیره بود و لیام به وضوح متوجه برق زدن رگههای زرد رنگ عنبیههای مرد شد.
-"فقط یکبار اجازه شنیدنش رو داش-"
+"تکرارش کن لیام!"
-"آ-آلفای من.."
قفسه سینه مرد به سختی حرکت میکرد و لیام متوجه غلیظتر شدن حجم فرومون اطراف شد.
"دوباره!"
مرد با چنگ زدن به گوشت نرم پایینتنه پسر غرید و لیام با احساس خفگیای که به یکباره با فرومونهای شدت گرفته آلفا احساس میکرد، قطره اشک کوچیکی مژههاش رو خیس کرد.
-"آ-آلفای من- ف-فرومونات!"
+"فاک."
بدن لیام با فشرده شدن بین دستهای مرد قفل تشک شد و لبهای درشت و سرخ رنگ پسر بار دیگه اسیر زبون تشنه و دندونهای دردنده مرد شدند.
-"اممم.."
با مکیده شدن لبهای زخم شدهش، ناخونهای کوتاهش رو توی شونههای زین فرو کرد و جلوی خودش رو برای کنار پرت کردن مرد گرفت!
زبون گرم و مرطوب زین روی زبونش کشیده میشد و پسر با احساس تحریک شدهن دوبارهای که داشت تجربه میکرد، کمرش رو برای برخورد عضوهای برهنهشون بالا داد.
+"هوممم.."
عضو همچنان سفت شده مرد با کشیده شدن به رونهای خیس از اسلیک پسر، موجی از احساس لذت رو به زین منتقل میکرد و مرد با شدت بیشتری، تیکه گوشت شیرین بین لبهاش رو دندون زد و فشرد.
گوشه چشمهای پسر از اشک خیس بودند و ریههاش برای دریافت ذرهای اکسیژن بهش التماس میکردند، اما آلفای وحشی شده قصد عقب نشینی نداشت!
ناله معترضش بین صدای خیس کشیده شدن لبها و زبونشون بهم دیگه خفه شد. لیام با حس نفسی که به سختی بالا میومد، مشتش رو روی بازوی زین کوبید و با فشاری که به شونههاش آورد، سرش رو از خودش فاصله داد.
-"ل-لعنتی! هاح..داشتی خفم میکردی!"
پسر با سرفههایی که بین جملههاش آزاد میشد به زبون آورد و مرد بار دیگه سرش رو برای به دام انداختن لبهای پسر پایین آورد، اما لحظه آخر، دست پسر روی دهانش قرار گرفت و زین با اخم کمرنگی به چشمهای شوکه پسر خیره شد.
-"دیوونه شدی لعنتی؟ دست از سر لبهام بردار و چیز دیگهای رو برای خوردن پیدا کن!"
YOU ARE READING
Nemo (ziam)
Fanfiction"-از من چی میخوای؟ +بادیگارد پسرم باش!" ژانر: امگاورس/ فلاف/ اسمات. کاپل: زیام. (زین تاپ) -تمام شده-