-22-

514 54 6
                                    


فضای حمام خنک و مرطوب بود اما بدن اون دونفر همچنان زیر حرارت میسوخت! لیام، با جدا شدن از آغوش گرم و راحت مرد به سختی اعتراضش رو توی سینه نگهداشت و با لمس کفپوش سرد، بدنش لرزید.

-"میتونی بری بیرون!"

قدم‌هاش رو به سمت وان برداشت و بی‌توجه به گرگی که همچنان با نگاه خیره‌ای تمام تنش رو رصد میکرد، کمی خم شد و انگشت‌هاش رو داخل آب فرو برد.

قوس زیبای کمر پسر و پاهای برهنه‌ش دقیقا رو به روی چشم‌های مرد درحال هنرنمایی بود و لیام بی‌خبر از نفس‌های تند شده و حال خراب مرد، بدنش رو سمت شیر آب گرم کشید و اجازه داد عضلات کشیده شده تنش با روح زین بازی کنه!

+"نمیتونی قانعم کنی که بدون قصد داری انجامش میدی!"

آلفا با صدای کنترل شده‌ای غرید و فاصله باقی مانده رو با قدم‌های بلندش طی کرد. لیام ناخودآگاه با حس جلو اومدن زین، به سرعت ایستاد و قبل از اینکه فرصت چرخیدن رو داشته باشه، انگشت‌هایی روی پهلوهاش قرار گرفت و کمرش از گرمای مرد سوخت.

-"زین-"

+"ششش! قرار نیست کاری کنم‌!"

صدای خمار شده مرد کنار گوش لیام آزاد شد و نرمی گوش قرمز و حساس شده‌ پسر رو بین لب‌هاش کشید و با زبون خیسش کرد. ناله نرم و شهوت انگیزی از بین لب‌های سرخ و زخم شده لیام خارج شد و با حس نفس‌های گرم‌ و رایحه‌ای که این‌بار فضای حمام رو سر تا سر پر کرده بود، پلک‌هاش رو روی‌هم فشرد.

-"گفتی که تمومش میکنی!"

+"بیبی.‌."

مرد بی‌نفس کنار گوش لیام لب زد و با محکم کردن رد انگشت‌هاش روی پهلوهای پسر، عضو سفت شده‌ش رو به آرومی به شکاف پایین تنه امگا فشار داد و گاز آرومی از لاله گوشش گرفت.

+"تو تحریکم میکنی، این تقصیر توئه، نه من!"

-"تو دستت رو داری و مطمئنم که میدونی چطوری باید ازش استفاده کنی، اینطور... نیست؟"

صدای لیام با حس لب‌های مرطوب زین روی سرشونه و گردنش کمی تحلیل رفت و نفس عمیقی کشید. تمرکز روی‌ حرف زدن اون‌هم زمانی که کمرش از برخورد به تن مرد درحال سوختن بود، سخت بنظر میرسید.

+"چرا از خودم استفاده کنم وقتی پاهای خوشگل تو هست؟"

بدنش خیانتکارانه مشتاق لمس‌های بیشتر آلفا بود و عضوی که به تازگی آروم شده، درحال سفت شدن بود.

اون‌هم فقط با چندتا بوسه لعنتی!!

-"اوه- پس فتیش پاهم داری؟ چیزی هست که باهاش تحریک نشی، دادستان؟"

لیام با حس کشیده شدن آلت مرد بین شکاف کونش، نفس کوتاهی کشید و لب‌هاش رو برای خفه کردن صدای ناله‌ش بهم فشرد.

Nemo (ziam)Tempat cerita menjadi hidup. Temukan sekarang