تا آخر عمر قرار بود خودش رو بابت تحریک شدن به دلیل شنیدن صفت "امگا" مسخره کنه!
با شرم پلکهاش رو رویهم فشرد و سعی کرد با بلند شدن از روی پاهای بلند مرد، فکر دیگهای به حال عضو شق شده بین پاهاش بکنه اما، انرژی کافی برای بلند شدن نداشت.-"داری.. از یه امگای توی هیت رفته سواستفاده میکنی؟ این خلاف قانون نیست، دادستان؟"
صدای گرفته پسر، نیشخند محوی رو روی لبهای مرد به وجود آورد و با بیرون دادن نفس عمیقی از سینه سنگین شدهش، نگاه آرومش رو به چشمهای اشکی پسر گره زد.
بادیگارد پسرش با ظاهر آشفته و برجستگی واضح بین پاهاش، بیش از حد جذاب بنظر میرسید!
+"تا وقتی اون امگا تو باشی،.. متاسفم عزیزم اما با مجازات شدن بخاطر تجاوز، مشکلی ندارم!"
-"چی باعث میشه که مجریِ قانون، تسلیم شهوت بشه؟.. ناامید کنندهس، دادستان!"
برخلاف انتظار، حتی صدای تمسخر آمیز و توهینهای زیر پوستیهم، روی ظاهر خونسرد مرد اثر نداشتند؛ درحالی که زین، بیشتر زندگیش رو درحال سر و کله زدن با مجرمهایی بود، که از این راه سعی در عصبانی کردنش داشتند!
دستهای وسوسه کننده زین به هدف حلقه شدن به دور کمر لیام بالا رفتند و پسر بدون اعتراض، خودش رو به دستهای هنرمند مرد سپرد.
+"من فقط دارم به یه امگای بیچاره که وارد هیت شده، کمک میکنم! کجای اینکار ناامید کنندهس عزیزم؟"
اخم محوی بین ابروهای پسر شکل گرفت و با بیرون دادن نفس گرمی از سینه، قبل از اینکه لبهاش رو برای پاسخ به فرد گستاخ رو به رو باز کنه، پهلوهاش ناخودگاه بین انگشتهای مرد چلونده شد و لبهاش برای خفه کردن آه ناخواستهای، رویهم قرار گرفتند.
+"تو، توی ماشین من و روی پاهای من نشستی و دستهای من دور کمرت حلقه شده! میتونم بپرسم چطوری با وجود تمام اینها انتظار داری بیخیال حس انسان دوستانم بشم و بهت کمکی نکنم، عزیزم؟"
نگاه سرگرم شده و جدی مرد طوری که منتظر منطقی ترین پاسخ درباره توجیهاتش بود، روی صورت پسر چرخید و مکث کوتاهی که روی لبهای زخم شده پسر کرد، از دید لیام دور نموند.
با کشیده شدن زبون خیس پسر روی لبهای هوس انگیزهش، نگاه مرد ناخواسته به پایین کشیده شد و قبل از اینکه لیام، با استفاده از این فرصت، زین رو بار دیگه به سخره بگیره، دستهای مرد فشار محکمی به پهلوهای بیچاره پسر وارد کردند و صدای لیام اینبار با ناله ضعیفی از سینه خارج شد.
+"مجرم کوچولویی مثل تو سعی داره من رو فریب بده؟ تلاشت تحسین برانگیزه عزیزم، اما قرار نیست موفق بشی!"

KAMU SEDANG MEMBACA
Nemo (ziam)
Fiksi Penggemar"-از من چی میخوای؟ +بادیگارد پسرم باش!" ژانر: امگاورس/ فلاف/ اسمات. کاپل: زیام. (زین تاپ) -تمام شده-